ای کربلای ایران ، خوزستان ******
******کربلای ایران، خوزستان ******
دشت خوزستان ایران کربلایی دیگر است
بلبلان و قمریان هر یک نوایی دیگر است
نوجوانان بهر ایثار و شهادت استوار
گوئیا هر لحظه عاشورا نمایی دیگر است
******کربلای ایران، خوزستان ******
دشت خوزستان ایران کربلایی دیگر است
بلبلان و قمریان هر یک نوایی دیگر است
نوجوانان بهر ایثار و شهادت استوار
گوئیا هر لحظه عاشورا نمایی دیگر است
*******ای زمین کربلا **********
ای زمین کربلا ای عرش والای خدا
ای که گشتی خوابگاه خسرو گلگون قبا
هر که جنبد در تو او را نیست محتاج بهشت
چون عجین گردیده ئی با خون سبط مصطفی
******ای زمین کربلا*******
ای زمین کربلا ای مهد آل بوتراب
ای که شستی دست اولاد علی از خون ناب
شد حسین بی غمگسار و تشنه لب از ظلم کین
کودکانش از عطش گشتند یکسر دل کباب
اهل دنیا مثال شیطانند
عمل خویش نیک میدانند
هر چه در این جهان بود پنهان
آن جهان جملگی نمایانند
یک دمی فکر کن کجا بودی
آمدی این جهان که مستانند
به کجا می روی دمی بنگر
که ز نا کرد خود پشیمانند
بد نکن تا ز بد نبینی بد
بین که خوبان چو درّ غلطانند
موقع آمدن تو گریانی
پدر و مادر تو خندانند
عملی کن که وقت رفتن تو
شاد و یاران تمام گریانند
هر چه خواهی بگو دروغ نگو
بر کسانی که غیب می دانند
حرف کم زن بکوش بهر عمل
در قفایت ببین که رندانند
در یمین و یسار خود بنگر
کاتبان عمل نویسانند
لفظ بیرون نیامده ز دهن
هر فراز و نشیب میدانند
خیر و شر و مباح و واجب تو
تا قیانت همه نگهبانند
چون به دستت دهند طومارت
جمله اعضای تو گواهانند
اشک حسرت بریز چون باران
از برای تو همچو طوفانند
آن که بی غل و غش ز دنیا رفت
همه از پیروان قرآنند
همچو سلمان و بوذر و یاسر
پی خوبان حق شتابانند
پس مکن عیب دیگری ای دوست
کن یقین از تو باز خواهانند
می توان رفت در پی خوبان
بر تو گر عقل حکمرانانند
گو تو "رونیزیا" چه خواهی کرد
روز محشر که خلق حیرانند
جز کنی رو به آستان حسین
کو شفیع گناه کارانند
زن به سر بهر جمله یارانش
بالاخص کودکان که عطشانند
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
*******مهار اسب سرکش عمر ********
خواهی از این عالم فانی تو از پل بگذری
یا ز میدان خطرها با توکل بگذری
بایدت اسب سعادت هِی کنی در رزمگاه
تا ز خارستان دنیا با تحمل بگذری
****قصۀ دنیا و ماوراء ******
تا بُدم حالی نبودستم مجال
حال می باشد مجالم نیست حال
با همه توصیف باید هِشت و رفت
تاج و تخت و عزت و جاه و جلال
********غفلت********
روز و شب خواهم همی در خواب غفلت غوطه ور
نیست راهی جز خدا از لطف بنماید نظر
ورنه در گلزار با خاشاک هستم روبرو
هر کجا رو آورم شیطان ستاده در گذر
امر به معروف**********مخمس به غزل حافظ
منکر ببین که پرده ز رخسار باز کرد
معروف رخت بست فرار از فراز کرد
این چرخ نیلگون همه را در گداز کرد
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
ای شمر لعین لعنةالله علیک
ای که کردی چنان سگ غدّار
حمله بر نسل احمد مختار
آفرین مرحبا از این اشعار
پدرت خوک مادرت کفتار
وا علیا - شهادت مولا علی ع
لعنت به ابن ملجم ملعون نابکار
زد ضربتی که کرد جهان را به غم دچار
محراب پر ز خون شد و شه غوطه ور به خون
این ظلم هیچ کس ننماید به روزگار