بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

میلاد مولود نیمه شعبان حضرت مهدی موعود عج 


هاتفی در نیمه شب داد این سروش


بر در میخانه رو ای مِی فروش


با ادب برگو به پیر می فروش


آیۀ لاتقنطوا را کن تو گوش


لا تخف می ده و لا تحزن بنوش

...

شد بهار و موسم اردیبهشت


لحظه ای بیرون برو اندر کنشت


گشته هنگام درو از سرنوشت


مضمحل گردید چون کردار زشت


نور حق شد جلوه گر باطل خموش

 ...

ساقیا از آن می صهبا بیار


مطربا برگیر صوت نای و تار


سوسن و نسرین و سنبل با هَزار


لاله و ریحان و نرگس بیقرار


جملگی آمد به باغ اندر خروش

 ...

هر یکی گویند با هم داستان


باغبان آمد بسوی گلستان


طوطی و طاووس در هندوستان


گشته در طنازی اندر بوستان


هر زمان گویا بود این گفتگوش

 ...

اندر این عالم مباش ای دل غمین


نیمۀ شعبان رسید اندر کمین


شد تولد خسرو دنیا و دین


شو چو بلبل چهچه زن با نسترین


همچو قمری در غزلخوانی بکوش

 ...

در گلستان همچو کبک خوشخرام


دست حق آمد برای انتقام


پور حیدر زادۀ خیرالانام


عسکری او را بود باب گرام


حوریان از شوق یکسر رفته هوش

 ...

گشته خورشید از جمالش منفعل


مشتری با زهره از رویش خجل


سرو از شرمندگی یکسان به گِل


صندل و عود و صنوبر مضمحل


مات و  سرگردان یکایک جامه پوش

... 

ایدل ار داری هوای کوی یار


کن دمی در گلشن یاران گذار


تا ببینی بلبلی در مرغزار


از بقای گل شده امیدوار


ز ابر رحمت آمده دریا به جوش

...

حور و غلمان و جنان شادیکنان


ساکنان نُه فلک بر سر زنان


هر یکی چون جام صهبا بر لبان


ایستاده مات و سرگردان به جان


چون غلامانی حضور داریوش

 ...

صدهزاران آدم و نوح و خلیل


در حضورش همچنان عبد ذلیل


خادم درگاه او شد جبرئیل


صد مسیحا پیش او باشد علیل


حاجب و دربان او صدها انوش

 ...

ای گل گلزار باغ فاطمه


تا نیایی ظلم ناید خاتمه


گر بیایی رفع گردد واهمه


انتظار مقدمت عالم همه


آدم و جن و طیور و هم وحوش

... 

شیعیانت جملگی زار و حزین


از جفای دشمنان و مشرکین


لطف فرما حالت ما را ببین


چون تو هستی زادۀ حبل المتین


پرچم توحید را داری به دوش

... 

یاد می آید مرا در کربلا


از حسین و اصغر نیکو لقا


بلبل و گل هر دو شد اندر نوا


از جفای آن گروه بی حیا


روی دست باب خود شد آبنوش

 ...

گفت ای بابا نخواهم من دگر


آب چون پیکان نمودم خون جگر


پس خداحافظ که رفتم در سفر


ای سگ کوی حسینی زن به سر


روز و شب "رونیزیا" شو در خروش



 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی