یا اباصالح عج مددی ******************
یا اباصالح عج مددی
شبانه روز به امید وصل بنشینم
که بلکه سایۀ لطفت رسد به بالینم
امیدوار چنانم که در مزارع عمر
ز وصل خرمن حسن تو خوشه برچینم
یا اباصالح عج مددی
شبانه روز به امید وصل بنشینم
که بلکه سایۀ لطفت رسد به بالینم
امیدوار چنانم که در مزارع عمر
ز وصل خرمن حسن تو خوشه برچینم
یا اباصالح عج مددی
تضمین به غزل سعدی
هست به دل آرزو طرۀ دلجوی دوست
قبله و محراب من طاق دو ابروی دوست
گردنم افتاده چون سلسلۀ موی دوست
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمی است ما و غم روی دوست
یا باصالح المهدی عج علی ظهورک
دیوانه شدم ای دوست با سلسلۀ مویت
بر گردن من افکن کایَم به سر کویت
گر تیر بلا بارد زان نرگس جادویت
بالله که خریدارم شاید شنوم بویت
تا کی بنشینم من بینم رخ نیکویت
میلاد حجةابن الحسن العسکری عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
از قدومش شد گلستان جملگی از خشک و تر
مژده هان ای دوستان زین بلبل خوشخوان حق
مظهر خلّاق عالم زادۀ خیرالبشر
یا حجةابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
مخمس به غزل حافظ
از فراق تو شب و روز خورم خون جگر
از ره لطف نما بر منِ بیچاره نظر
شب تاریک به دنبال توام تا به سحر
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
آدم و نوح و خلیلند به پیش تو گدا
موسی و عیسی و یعقوب و سلیمان و سبا
همه گویند به تو ای که توئی در همه جا
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
به کمند تو اسیر است هزاران چو منش
این اسیری ز برای همگان خرم و خَش
به سر کوی تو ای دوست جهان لیلی وش
سینه گو شعلۀ آتشکدۀ فارس بکش
دیده گو آب رخ دجلۀ بغداد ببر
تو مپندار که هر کس به جهان نا اهل است
هر که با اهل دلش میل بود کو اهل است
ای دل ار فکر من و تو همه روی جهل است
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگران گو برو و نام من از یاد ببر
اندر این دیر کهن سیر ز عمر و ز حیات
شده ام ایدل غمگین هله کو آب حیات
تا بنوشم ز لبش بلکه دهم از آفات
زلف چون عنبر جانش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر
بهر دیدار تو هر لحظه کند دل هوسی
هر کجا روی کنم نیست مرا دادرسی
گفت استاد ازل بلبل دل یا مگسی
سعی نابرده در این راه به جائی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
باغبانا ز کرم یک گل بی خار بده
یا پیامی به من از جانب دلدار بده
هر چه خواهی به جهانم همه آزار بده
روز مرگم نفسی وعدۀ دیدار بده
وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
انتظار رخ یار ار بود آزار خوشم
تیر بارد اگر از جانب دلدار خوشم
گر حوالت بکنم بر بد و اغیار خوشم
دوش میگفت به مژگان درازت بکُشم
یا رب از خاطرش اندیشۀ بیداد ببر
ای دل بولهوس از بولهوسی دست بدار
دست از دامن آن یار وفادار بر آر
رو تو "رونیزی" از این خواب دمی شو بیدار
حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
یا حجت الله علی خلقه عجل علی ظهورک
چشم چو آهویت دل ما را کباب کرد
ابروی تو دو دیدۀ ما را حباب کرد
مژگان نازنین تو زد تیر بر دلم
گیسوی عنبرین تو ما را طناب کرد
میلاد مسعود حضرت صاحب الزمان عج
پور حسن سرور آزادگان
بلبل حق آمده در بوستان
گشته جهان از قدمش گلستان
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
موسم شادی و سرور آمده
جن و ملائک به درود آمده
دشت و دمن صندل و عود آمده
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
بلبل حق سوی گلستان رسید
چهچِه زنان جانب بستان رسید
حجت حق نیمۀ شعبان رسید
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
آیۀ والیل بود موی او
شمس و قمر منفعل از روی او
سنبل و نرگس خجل از بوی او
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
عالم لاهوت دهد این نوید
سرو و گل و لاله همه شد پدید
حافظ آیات الهی رسید
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
وارث علم همۀ انبیاء
آمده از نرجس نرگس نما
وه چه جمالی بکَ شمسُ الضحی
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
این مهِ بی مثل و نظیر وبدیل
مظهر الطاف خدای جلیل
سبط نبی باشد و پور خلیل
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
نور دو چشم علی مرتضی
گشته مدیحش به جهان مصطفی
منتظرانش همه اندر ثنا
مولد مسعود امام زمان
باد مبارک به همه شیعیان
جلوه گری کن تو اَیا ماه من
بین تو دمی شیون و هم آه من
بهر خدا شو تو به همراه من
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
دین خدا بی کس و یاور شده
ملعبۀ مشرک و کافر شده
شرع نبی گلبن بی پر شده
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
فرقۀ صوفی تو ببین جلوه گر
بابیِ بی دین چه قدَر خیره سر
صحبت باطل شده چون نیشکر
سبط نبی شبل علی الامان
مظهر حق نور جلی الامان
گفتۀ "رونیزی" اگر شد قبول
برزخ و محشر نبود او ملول
دست زده دامن سبط بتول
ای گل گلزار بتول اَلدّخیل
پور حسن سبط رسول اَلدّخیل
التماس دعا - برای شادی روح شاعر
مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
میلاد سراسر نور حضرت صاحب الامر عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
مژده هان ایدل که عالم شد گلستان سر به سر
ای سبا برگو به نرجس مرحبا از این پسر
کس نزاید چون تو خورشیدی چنان قرص قمر
کو شود نور دو چشم حضرت خیرالبشر
اربعین حسینی
اربعین آمد دوباره زینب غم مبتلا
با دو صد رنج و بلا شد وارد کرببلا
بر سر قبر حسین آمد به صد شور و نوا
گفت ای جان عزیزم ای شه بی اقربا
آمدم از شام ویران خیز ای گلگون قبا
شهادت امام حسن مجتبی ع
ایدل بیا که گشت مصیبت ز تو بپا
ماهی به بحر گریه کند مرغ در هوا
مسموم شد ز بهر جفا مجتبی حسن
نور دو چشم فاطمه فرزند مرتضی