در مصیبت امام علی ابن الحسین امام سجاد ع *************
در مصیبت امام علی ابن الحسین امام سجاد ع
ای دوستان شهادت بیمار کربلاست
کون و مکان تمام از این غصه در عزاست
شال عزا به گردن باقر امام دین
بهر پدر به سینه و سر میزند رواست
در مصیبت امام علی ابن الحسین امام سجاد ع
ای دوستان شهادت بیمار کربلاست
کون و مکان تمام از این غصه در عزاست
شال عزا به گردن باقر امام دین
بهر پدر به سینه و سر میزند رواست
زبان حال حرابن یزید ریاحی ره
ای شاه مظلومان ای سبط پیغمبر
ای خسرو خوبان ای زادۀ حیدر
التّوبه التّوبه اَیا شاه ملک لشکر
یکدم به حال بندۀ شرمنده ات بنگر
زبان حال حرّ ابن ریاحی ره
این شنیدستم که حر آن با وفا
آمد و گفت از ره صدق و صفا
ای شه بی یار و یاور الدّخیل
یک نظر بر بندۀ خوار و ذلیل
زبان حال طفلان مسلم ع
بلبلان بوستان مسلم آن شاه جهان
زار و سرگردان و حیران در بیابان نوحه خوان
چون رسیدند آن دو بلبل در سرای پیرزن
حارث آمد بر سر بالین آنها ناگهان
*************زبان حال در مصیبت طفلان مسلم ع
دو بلبل در گلستان شد نواخوان
تمام بلبلان از غم در افغان
گهی اندر قفس بودی گرفتار
گهی اندر بیابان زار و حیران
زبان حال حضرت مسلم ع
در کوفۀ خراب چو مسلم دچار شد
کون و مکان ز غم همگی اشکبار شد
بعد از نماز دید کسی نیست همرهش
حیران و مستمند به هر ره گذار شد
زبان حال مسلم ابن عقیل ع
گفت مسلم کِای شه والا تبار
جان من قربان تو ای شهریار
چیست فرمان تو ای سلطان دین
تا نمایم من اطاعت بنده وار
***********زبان حال حضرت ام لیلا س
لیلا بگفتا با علی کای شبه پیغمبر
بر مادر پیرت نما رحمی تو ای اکبر
حیران و سرگردان شدم ای نور چشم تر
بنگر به حال مادرت ای نوجوان اکبر
***********زبان حال حضرت ام لیلا س مادر علی اکبر ع
گفت لیلا به علی اکبر ناکام رشید
کِای پسر بار غمت ما نتوانیم کشید
ای گل تازه بهارم تو کفن پوشیدی
شمع بزم شب لیلا ز چه خاموش شدی
زبان حال حضرت فاطمۀ صغری س
گفت صغری با دلی اندوهناک
کِای پدر جان یا حسین روحی فداک
من در اینجا بی کس و بی یاورم
وعده فرمودی بیاید اکبرم