بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

زبان حال حضرت مسلم ع ***********

پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۰۶ ب.ظ

زبان حال حضرت مسلم ع


در کوفۀ خراب چو مسلم دچار شد

کون و مکان ز غم همگی اشکبار شد

 

بعد از نماز دید کسی نیست همرهش

حیران و مستمند به هر ره گذار شد

 

از هر طرف که رفت به هر کوچه آن جناب

یک عده دشمن از سر ره آشکار شد

 

آخر رسید کوچۀ بن بست و ایستاد

آه از نهاد آن گل بی شاخسار شد

 

ناگه زنی برون شد و گفتا که کیستی

گویا خبر ز شهر نداری چه کار شد

 

فرمود تشنه ام نبود یاوری مرا

یک قطره آب ده که دلم داغدار شد

 

آورد آب و داد چو به دست او بگفت

برگو که کیستی که دلم بیقرار شد

 

هستی غریب یا که نباشد تو را مکان

بنگر که کوفه شورش و غوغا هزار شد

 

فرمود مسلمم و نبود منزلی مرا

این ظلم دست مردم ناپایدار شد

 

گویا به سر زد آن زن نامی و عذر خواست

گفتا بیا که خانۀ من لاله زار شد

 

مسلم چو رفت منزل طوعه نمود جای

تا صبح در عبادت پروردگار شد

 

آن زن بُدش یکی پسر ناخلف بسی

در قتل آن غریب به دل کینه دار شد

 

آمد به خانه دید یکی همچو قرص ماه

اندر عبادت است که مه شرمسار شد

 

گفتا به مادرش که بگو کیست از کجا

این شخص آمده که تو را غمگسار شد

 

گفتا که مسلم است در اینجا ستاده بود

این خانه از قدوم شریفش بهار شد

 

آن پور ناخلف چو برفت و خبر بداد

ناگه هجوم مردم بی اعتبار شد

 

بن اشعث لعین ستمکار بی حیا

مأمور قتل مسلم بی غمگسار شد

 

مسلم ببست اسلحه و عزم جنگ کرد

لشکر تمام رو به دیار و فرار شد

 

مردان پهلوان به سر دست میگرفت

پرتاب مینمود هوا تیر و تار شد

 

میکشت و میفکند چنان شاه لا فتی

ناگه ز مکر و حیله به چاهی دچار شد

 

آخر کشان کشان سوی دارالعماره رفت

چون شیر دست بسته ولی دلفگار شد

 

آبی طلب نمود که دفع عطش کند

آن آب پر ز خون شد و شه بیقرار شد

 

اما هزار حیف که این نائب حسین

لب تشنه جان سپرد و جهان داغدار شد

 

رو کرد در مدینه چو با حال ناتوان

درد دلش به سوی شه گلعذار شد

 

گفتا میا به کوفه تو ای خسرو جهان

ترسم که زینبت به اسیری دچار شد

 

مسلم نبود کرببلا تا که بنگرد

اطفال شاه دین همه در اضطرار شد

 

آن روز بهر دین خدا جان فدا نمود

امروز هم ببین که چه با اقتدار شد

 

"رونیزیا" به کوفه برو تا تو بنگری

قبرش نزول رحمت پروردگار شد


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی