زبان حال امیرالمؤمنین ع در مصیبت حضرت زهرا س **************
زبان حال امیرالمؤمنین ع در مصیبت حضرت زهرا س
علی گفتا که ای زهرای اطهر
تو رفتی من شدم محزون و مضطر
تو بودی همدم شبهای تارم
انیس و مونس قلب فگارم
زبان حال امیرالمؤمنین ع در مصیبت حضرت زهرا س
علی گفتا که ای زهرای اطهر
تو رفتی من شدم محزون و مضطر
تو بودی همدم شبهای تارم
انیس و مونس قلب فگارم
زبان حال زهرا س با زینب کبری س
بگفتا فاطمه دخت پیمبر
بیا ای زینب زار مکدر
وصیت با تو گویم ای دل افگار
پس از من شو پرستار برادر
سیدۀ عالمین حضرت زهرا س در وقت الوداع ******* ***
گفت زهرا با علی ای خسرو عالی جناب
کن حلالم ای پسر عم از ره لطف و صواب
یا علی هستم خجل پیش تو ای شاه جهان
خواهشم را کن روا ای بلبل باغ جنان
زبان حال شاعر با حضرت زهرا س ******************
کجا بودی تو یا زهرا ببینی کربلا چون شد
حسینت غرق خون زینب اسیر و زار و محزون شد
نبودی کربلا در قتلگه ای دخت پیغمبر
ببینی نازنین جسم حسین آغشته در خون شد
وصیت حضرت زهرا س با مولا علی ع ***********************
گفت زهرا با علی مرتضی
کِای پسر عم عزیز با وفا
یک وصیت میکنم ای پر ملال
در دم آخر مرا بنما حلال
زبان حال حضرت زهرا س با حضرت زینب س *****************
بیا ای زینب زار و حزینم
نشین بار دگر رویت ببینم
بیا دختر وصیت با تو دارم
یتیمانم به دستت میسپارم
حضرت زهرا س پس از رحلت پیامبر ص *************
گشت چون زهرا ز غم زار و ملول
روزی آمد بر سر قبر رسول
گفت ای بابا شدم خونین جگر
گشته ام از مرگ تو بی بال و پر
یا زهرای اطهر س**************
بگویم داستانی تا شود خندان گل احمر
ز زهرا دختر ختم رسل همخوابۀ حیدر
بود در آسمان زهرا زمین صدیقۀ کبری
حدیث بضعةٌ منّی به او فرمود پیغمبر
در فضیلت حضرت زهرا س ***********
ای آسمان عصمت ای مادر دو یحیی
خورشید برج عفت ای مریم دو عیسی
جبریل پیک داور بُد خادم تو بر در
هر دم برای خدمت میبود او مهیا
شهادت حضرت باب الحوائج جوادالأئمه ع
بلبلی هنگام گل شد در فغان
گوئیا نالید از فصل خزان
با زبان حال گفت ای کردگار
گشته ام زار و حقیر و ناتوان