حضرت زهرا س پس از رحلت پیامبر ص *************

حضرت زهرا س پس از رحلت پیامبر ص *************

گشت چون زهرا ز غم زار و ملول

روزی آمد بر سر قبر رسول

 

گفت ای بابا شدم خونین جگر

گشته ام از مرگ تو بی بال و پر

 

چون تو رفتی عزت من شد تمام

خوار و زارم من به پیش خاص و عام

 

خیز ای بابا ببین احوال من

از فراغت گشته محزون حال من

 

روز و شب اندر غمت زاری کنم

تا که خون از دیدگان جاری کنم

 

من بگردم دور گورت ای پدر

تا بیایم در حضورت ای پدر

 

بس شماتت ها شنیدم از جفا

شد پسر عمّم غریب و بی نوا

 

بعد تو بابا شدم خوار و ذلیل

گشته زهرای تو بیمار و علیل

 

آتش کین زد عمَر در خانه ام

سوخت از جور و جفا کاشانه ام

 

پهلویم بابا شکست از ضرب در

محسنم شد سقط از ظلم عمر

 

تازیانه بازویم نیلی نمود

صورتم از ضرب سیلی شد کبود

 

یک نظر کن ای پدر بر دخترت

آرزو دارم بیایم در برت

 

گویم اینک در زمین کربلا

بر سر نعش شه گلگون قبا

 

چون سکینه دختر شاه جهان

دید جسم باب خود در خون تپان

 

گفت ای بابا فدای پیکرت

میرود بهر اسیری دخترت

 

همسفر با خولی و شمر پلید

میروم من شام در بزم یزید

 

گو چه سازم با غم و درد و الم

چون شود بابا خرابه منزلم

 

گریه کن "رونیزیا" در این جهان

گشته زهرا در جوانی ناتوان

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....