زبان حال زهرا س با زینب کبری س
زبان حال زهرا س با زینب کبری س
بگفتا فاطمه دخت پیمبر
بیا ای زینب زار مکدر
وصیت با تو گویم ای دل افگار
پس از من شو پرستار برادر
چو رفتی کربلا ای نور عینم
به همراه حسین با دیدۀ تر
بجای من تو او را مادری کن
توئی غمخوار عباس دلاور
حسینم چون شود عازم به میدان
گلویش بوسه زن ای جان مادر
چو اندر قتلگه رفتی و دیدی
به روی سینه اش شمر ستمکر
بگو ظالم که این فرزند زهرا
بود لب تشنه و او را مبُر سر
مصیبتها ببینی تو پس از من
که گرید مرغ و ماهی بر تو دختر
ز جور روزگار و چرخ گردون
دمادم میشوی با غم برابر
روی در کوفه و شام خرابه
کنی منزل که گردد خاک و بستر
رقیه پیش چشمت جان سپارد
چو بیند رأس بابای نکو فر
تو "رونیزی" سگ کوی حسینی
شود غمخوار تو در روز محشر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۰۷