در فضائل حضرت علی ابن حمزه ع *****************
در فضائل حضرت علی ابن حمزه ع
ای که همنام توئی با علیِ عمرانی
باب تو حمزه بود پورِ شهِ زندانی
بی کسان را تو پناهی و بود درگاهت
صد هزاران به از آن عدل انوشروانی
در فضائل حضرت علی ابن حمزه ع
ای که همنام توئی با علیِ عمرانی
باب تو حمزه بود پورِ شهِ زندانی
بی کسان را تو پناهی و بود درگاهت
صد هزاران به از آن عدل انوشروانی
در فضائل سید علاءالدین حسین ابن موسی ابن جعفر ع، معروف به آستانه
ای علاءالدین حسین داری ز اعلا برتری
محو و حیران جمالت زهره و هم مشتری
در گلستان علی هستی چو گل ای گلعذار
بوستان احمدی را پر زر و پر زیوری
در فضائل حضرت محمد ابن موسی ع، معروف به سید میر محمد
پور موسی زادۀ زهرا گل باغ هُدی
لاله و ریحان و نرگس شد ز بویت دلربا
نام تو باشد محمد ای سلیل مصطفی
از غم روی تو شاها جملگی ما بی نوا
ای که باشد بارگاهت به ز فردوس برین
سرفراز از پرتو لطف تو جبریل امین
در طواف مرقدت جن و ملائک روز و شب
چون تو هستی نور چشم و زادۀ حبل المتین
در فضائل حضرت احمد ابن موسی،،معروف به شاهچراغ
شیراز چو بستان است از عدل تو چون شاهی
بس لاله و ریحان است از نور تو چون ماهی
ای یار دل آرای هر مضطر و بی راهی
بنگر تو ضعیفان را در ذلت و گمراهی
ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر
ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر
زبان حال حضرت معصومه س
چو آمد از مدینه سوی ایران
بگفتا فاطمه آن ماه تابان
برو باد صبا از راه یاری
ببر پیغام بر شاه خراسان
زبان حال حضرت معصومه س
برادر از فراقت خوار و زارم
خبر از حال تو جانا ندارم
نیامد نامه ای از جانب تو
ببوسم نامه را بر سر گذارم
زبان حال حضرت معصومه س
صبا برو به خراسان بگو به شاه غریب
ز انتظار تو جانا مرا رسیده لهیب
بگو که روز و شب از هجر تو پریشانم
ز دوری تو عزیزم همیشه گریانم
زبان حال حضرت معصومه س
ای صبا رو در خراسان گو به شاه تاجدارم
خواهرت معصومه گوید از فراقت جان سپارم
روز و شب اندر غمت دارم فغان و آه و زاری
چاره ئی جان برادر جز شکیبائی ندارم
-نوحه- زبان حال حضرت معصومه س
ای صبا رو تو اندر خراسان
گو پیامم به شاه غریبان
گشته معصومه ات زار و نالان
ای غریب ای غریب ای رضا جان