در فضائل حضرت احمد ابن موسی،،معروف به شاهچراغ **********************

در فضائل حضرت احمد ابن موسی،،معروف به شاهچراغ

شیراز چو بستان است از عدل تو چون شاهی

بس لاله و ریحان است از نور تو چون ماهی

ای یار دل آرای هر مضطر و بی راهی

بنگر تو ضعیفان را در ذلت و گمراهی

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

از نور جمال تو عالم همه پیدا شد

چون جلوه نمودی تو خورشید هویدا شد

بلبل ز غم رویت بس واله و شیدا شد

پیچ و خم گیسویت چون سرّ سویدا شد

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

در بارگه قدست هر کس که کند روئی

بر گلشن روی تو هر کس که کند بوئی

گوید که بهشت است این حقا که تو دلجوئی

گر لطف کنی بر ما شاها تو سر موئی

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

حاتم ز سخای تو گوید که گدا هستم

از عدل تو نوشروان گوید که فنا هستم

ناخورده می ای شاها از هجر تو من مستم

گیری تو اگر جانا از بهر خدا دستم

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

باب تو بود موسی جد تو بود حیدر

انداخت بسی سرها از عُمّر و از عنتر

با دست یداللهی او کند در از خیبر

حقا که تو میباشی در هر دو جهان سرور

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

ماها همگی جسمیم البته تو باشی جان

این کالبد خاکی کی میرسدش جانان

بیماری ما باشد از دوری مه رویان

بر درگه لطف تو هستیم بسی نالان

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

در طوس رضا سلطان شیراز امیری تو

بر پادشه خوبان گویم که وزیری تو

در مدرسۀ عصمت حقا که دبیری تو

هر کس به تو رو آرد دانم که بصیری تو

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

جد تو حسین شاها آن سرور مظلومان

در کرببلا آمد گردید به خون غلطان

فرمود که ای خواهر بنگر تو به این طفلان

مگذار در این صحرا باشند چو سرگردان

ای زینب محزونم ای خواهر غم پرور

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

گفتا که چه سازم من ای نور دو چشمانم

از یک طرفم طفلان با عابد نالانم

از هجر تو ای شاها سرگشته و حیرانم

بینم سر تو بر نی همچون مه تابانم

ای تاج سر زینب ای خسرو بی لشکر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 

در کوی تو "رونیزی" سرگشته چو مجنون است

از هجر تو ای جانا بنگر که دلم خون است

صحرای قیامت او بی لطف تو محزون است

اما که امید ما بر حضرت تو چون است

ای احمدِ بِن موسی ای زادۀ پیغمبر

ای نور دو چشمان شاه دو سرا حیدر

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....