زبان حال حضرت امام موسی ابن جعفر ع ************
زبان حال حضرت امام موسی ابن جعفر ع
چو در زندان هارون شد مکانِ موسیِ جعفر
چنین میگفت آن شاه غریب و بی کس و یاور
که ای پروردگارا من بُدم محتاج این زندان
که گویم راز خود بر درگهت ای خالق داور
زبان حال حضرت امام موسی ابن جعفر ع
چو در زندان هارون شد مکانِ موسیِ جعفر
چنین میگفت آن شاه غریب و بی کس و یاور
که ای پروردگارا من بُدم محتاج این زندان
که گویم راز خود بر درگهت ای خالق داور
در مصیبت حضرت امام کاظم ع
شه زندانیان موسی ابن جعفر
بگفتا آن غریب زار و مضطر
که ای پروردگارا من غریبم
ز یار و یاورانم بی نصیبم
در مصیبت حضرت امام کاظم ع
کنج زندان موسیِ جعفر چنان
با خدای خویشتن کرد او بیان
کِای خداوند کریم ذوالجلال
آرزویم بود بهر این مکان
زبان حال حضرت موسی ابن جعفر ع
گویم از موسی ابن جعفر آن شه کون و مکان
در ره حق شد فدا با کُند و زنجیر گران
با زبان حال میگفت آن شه بحر وجود
کِای خدا گشتم در این زندان حقیر و ناتوان
شطیطه و معجزۀ حضرت موسی ابن جعفر ع
خواهم از موسی ابن جعفر شمه ای سازم بیان
لیک حیرانم چه گویم از امام انس و جان
نام او موسی ولیکن صد چو موسایش غلام
آدم و نوح و خلیلش جمله بر در پاسبان
در مصیبت امام جعفر صادق ع
امروز روز ماتم آل پیمبر است
امروز در مدینه چنان روز محشر است
امروز علم و عالمِ فقه و اصول رفت
یعنی عزای نور دو چشمان باقر است
در فضائل حضرت امام صادق ع
معدن فضل و علم و جود و هنر
ششمین حجت خدا جعفر
میوۀ باغ حضرت زهرا
به تمام جهانیان سرور
در فضائل حضرت محمد باقر ع
گویمت اینگونه اینک از امام پنجمین
آن سلیل مصطفی سبط امیرالمؤمنین
رفت اندر دیر نصرانی نماید جلوه گر
نور خود را بهر او با آن کلام آتشین
زبان حال امام سجاد ع
شاه دین بیمار دشت کربلا
نور چشم خسرو گلگون قبا
حضرت سجاد آن شاه زمن
شد علیل و مضطر و دور از وطن
زبان حال امام سید الساجدین ع
ظهر عاشورا چو زین العابدین
دید بابایش بسی زار و حزین
بر سر بالین او بنشسته است
یکه و تنها شده آن دلغمین