استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
ای ماه فروزنده به دیدار تو مایل
هستند جهانی همه از عالم و جاهل
ای صورت نیکوی تو خورشید فضائل
در عالم لاهوت توئی شمع محافل
در عالم ناسوت توئی هادی کامل
استغاثه به حضرت امام اثناعشر علیه السلام
ای ماه فروزنده به دیدار تو مایل
هستند جهانی همه از عالم و جاهل
ای صورت نیکوی تو خورشید فضائل
در عالم لاهوت توئی شمع محافل
در عالم ناسوت توئی هادی کامل
توسل به مولا حضرت صاحب الامر عج ************
دلا بیا تو ببین بلبلان شیدا را
ز هجر روی تو مهجور کرده دنیا را
به حیرتم چه کنم دل دهم تسلا را
مگر تو لطف کنی ورنه هستی ما را
رود به باد فنا جمله دین و عقبی را
میلاد حضرت بقیةالله الاعظم عج
نور حق شد جلوه گر امروز بر دشت و دمن
ساکنان عالم لاهوت گویند این سخن
شاد و میمون و مبارک باد این سیمین بدن
بلبل گلزار زهرا نور چشمان حسن
یا صاحب الامر عج ************* مخمس به غزل حافظ
دوش رفتم سوی میخانه خرد گفت مرو
گفتمش تشنۀ دلسوخته ام گفت برو
رفتم و زد ز وفا بر دل سنگم پرتو
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشتۀ خویش آمد و هنگام درو
توسل به حضرت بقیةالله الاعظم روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء ***********تضمین به غزل حافظ
اگر نصیب شود پیش پایت افتم خاک
سزد که فخر کنم بر تمامی افلاک
چو تاج زر به سرم میگذارمش چالاک
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
توسل به حضرت صاحب الامر عج (رباعیات)
چشم چو ماهت دل ما را کباب کرد
ابروی تو دو دیدۀ ما را حباب کرد
مژگان نازنین تو زد تیر بر دلم
گیسوی عنبرین تو ما را گلاب کرد
زبان حال حضرت اباعبدالله ع با حضرت زینب س **************مخمس به غزل حافظ*
به زینب شاه دین گفت ای دل افگار
پس از مادر تو ما را باز غمخوار
پس از من بر یتیمانی پرستار
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
زبان حال حضرت قمر بنی هاشم ع ***************** تضمین به غزل حافظ
بگفتا با حسین میر علمدار
توئی شمع و منم پروانه ای زار
توئی یوسف منم ایندم خریدار
الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار
ولادت با سعادت امام اثنا عشر عج
نیمۀ شعبان رسید و لطف حق شد جلوه گر
از قدومش شد گلستان جملگی از خشک و تر
مژده هان ای دوستان زین گلبن نیکو ثمر
مظهر خلاق عالم زادۀ خیرالبشر
میلاد امام رضا ع امام رئوف
بلبل گلزار زهرا چهچه زن در گلستان
آمد و شد گلستان صد بهتر از باغ جنان
گشت خورشید ولایت طالع و شد آسمان
از فروغ روی او روشن هزاران کهکشان
مرحبا فرخنده مولودی که بُد چون پرنیان