یا ام المصائب حضرت زینب س
یا ام المصائب حضرت زینب س
زینب چو دید غرقه به خون پاره پیکری
در بر گرفت و گفت مگر بی برادری
ای تشنه لب توئی گل بستان فاطمه
نور دو چشم حیدر و سبط پیمبری
یا ام المصائب حضرت زینب س
زینب چو دید غرقه به خون پاره پیکری
در بر گرفت و گفت مگر بی برادری
ای تشنه لب توئی گل بستان فاطمه
نور دو چشم حیدر و سبط پیمبری
شهادت امام جواد الائمه ع
بیا بلبل که هنگام فغان است
فغان بهر امام نو جوان است
مزن چهچه فغان و ناله سر کن
نقی را در مدینه با خبر کن
****یامولاعلی ع*****(محاوره عشق و عقل و طبع)
عشق میگوید دمی کن مدح شاه لافتی
تا شوی اندر دو عالم سرفراز ای بینوا
عقل میگوید خموش ای بی خرد لب را ببند
کی توانی کرد وصف خسرو ارض و سما
یا اباعبدالله الحسین ع*********تضمین به غزل حافظ
یک کاروان غم حرکت از حجاز کرد
اول به مکه آمد و عرض نیاز کرد
این چرخ نیلگون همه را در گداز کرد
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
یا فاطمةالصغیره حضرت رقیه س بنت الحسین ع
زبان حال طفل بی نوائی
که می نالید از درد جدائی
رقیه بلبل بستان زهرا
همی میگفت او با شور و غوغا
امر به معروف**********مخمس به غزل حافظ
منکر ببین که پرده ز رخسار باز کرد
معروف رخت بست فرار از فراز کرد
این چرخ نیلگون همه را در گداز کرد
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
شهادت حضرت مجتبی حسن ع*****تضمین به غزل حافظ
فلک ظلمی به آل مصطفی کرد
فغان و ناله و شیون بپا کرد
بسی جور و جفا بر مجتبی کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد