آخرین کلام حضرت زهرای اطهر س با مولا علی ع و حضرت زینب س
آخرین کلام حضرت زهرای اطهر س با مولا علی ع و حضرت زینب س
شد چو زهرا گلشن عمرش خزان
زینبش گردید زار و ناتوان
گفت با زینب که ای دخت حزین
لحظه ای جانا به پهلویم نشین
آخرین کلام حضرت زهرای اطهر س با مولا علی ع و حضرت زینب س
شد چو زهرا گلشن عمرش خزان
زینبش گردید زار و ناتوان
گفت با زینب که ای دخت حزین
لحظه ای جانا به پهلویم نشین
میلاد ریحانةالنبی س********** مخمس به غزل حافظ
غنچۀ گلزار احمد خرم و خوشبو ببین
بلبلان را چهچه زن با نغمۀ دلجو ببین
لاله و ریحان و نرگس خاک پای او ببین
نکتۀ دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
عقل و جان را بستۀ زنجیر آن گیسو ببین
میلاد مرضیة الزکیه الفاطمة الرضیه س*********
آسمان عصمت و ارض حیاء
افتخار اولیاء و انبیاء
در جمادی گشت فصل نوبهار
کوه و صحرا جملگی چون لاله زار
شهادت فاطمة الشهیده س*****
امروز سیه پوش چرا کون و مکان است
در ماتم زهرا همگی نوحه کنان است
گردید علی بی کس و بی یاور و غمخوار
چون بلبل بیدل سر قبرش به فغان است
صدیقه طاهره س در فراق پدر
شبانه روز ز درد فراق مینالم
پس از پدر به جهان مرغ بی پر و بالم
خزان نمود فلک گلشنم به ناکامی
ز تند باد حوادث شکسته شد بالم
یا ام الأئمه سلام الله علیها
بگفتا فاطمه دخت پیمبر
به شاهنشاه دین میر غضنفر
پسر عم عزیز و با وفایم
من از هجر تو در شور و نوایم
***یا فاطمةالزهرا یا بنت رسول س ص ***
مه برج حیا و عصمت و عفت بود زهرا
بسی دارای جاه و حشمت و رفعت بود زهرا
بود ام الائمه دخت احمد همسر حیدر
یقین در آیۀ تطهیر با عزت بود زهرا
یا فاطمة المظلومه س
خدا بر حالت زارم تو بنگر
شدم از دست مردم خوار و مضطر
عمر گاهی زند سیلی به رویم
شکسته پهلویم از ضربۀ در
*****یا حضرت خیرالنساء س *****
ای که در دایرۀ عقل تو در وصف نیایی
خوبرویان جهان پیش تو آیند گدائی
محو و حیران جمالت همگی عالم امکان
در تحیُّر که چنین خلقت زیبا به کجائی
زبان حال صدیقه کبری س به زینب کبری س در وقت ارتحال
گفت زهرا چو به زینب که اَیا دختر من
تو بیا و بنشین ای گل من در بر من
تا بگویم به تو ای بلبل بستان علی
چه مصیبث به جهان آمده بر پیکر من