آخرین کلام حضرت زهرای اطهر س با مولا علی ع و حضرت زینب س
آخرین کلام حضرت زهرای اطهر س با مولا علی ع و حضرت زینب س
شد چو زهرا گلشن عمرش خزان
زینبش گردید زار و ناتوان
گفت با زینب که ای دخت حزین
لحظه ای جانا به پهلویم نشین
تا بگویم ای گل سیمین عذار
میشوی جانا پس از من خوار و زار
من در این دنیا ستمها دیده ام
از جفای مشرکین رنجیده ام
با علی در هر زمانی یار باش
با حسین و هم حسن غمخوار باش
گاهگاهی یاد کن از حال من
مادری میکن تو بر اطفال من
در جوانی مردم و محزون شدم
از غم مرگ پدر دلخون شدم
پهلویم مجروح شد از ضرب در
محسنم شد سقط از جور عمر
بازویم از تازیانه شد کبود
صورتم نیلی ز سیلی از یهود
این مصیبتها به من آسان بود
یک مصیبت سخت بی پایان بود
آن اسیری تو باشد در جهان
روز و شب از غم منم اندر فغان
چون روی در کربلا ای نور عین
زینبم جان تو و جان حسین
روز عاشورا چو گشتی بی نوا
صبر کن ای دختر غم مبتلا
چون حسینم بی کس و یاور شود
بی برادر بی علی اکبر شود
کودکانش را پرستاری نما
عابدینش را تو غمخواری نما
چون روی در مجلس بزم یزید
با یتیمان صغیر نا امید
آن لعین بی حیا از ظلم کین
بس شماتت میکند ای دل غمین
ای سگ آل علی "رونیزیا"
دمبدم کن همچو نی شور و نوا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۰۹/۲۶