میلاد باب الحوائج قمر بنی هاشم ع
میلاد باب الحوائج قمر بنی هاشم ع
ای دل تو مخور غم که دگر وقت نوید است
چون دسته گلی تازه به گلزار تنیدست
امروز چو دیروز جهان خرم و خندان
میلاد ابالفضل علمدار رشیدست
میلاد باب الحوائج قمر بنی هاشم ع
ای دل تو مخور غم که دگر وقت نوید است
چون دسته گلی تازه به گلزار تنیدست
امروز چو دیروز جهان خرم و خندان
میلاد ابالفضل علمدار رشیدست
یا قمر بنی هاشم ع**********مخمس به غزل حافظ
بگفت عباس آن بدر منیرم
که بر سلطان خوبان چون وزیرم
بود او چون مدیرم من دبیرم
به تیغم گر زند دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم
یا حضرت عباس ع******** مخمس به غزل حافظ
گفت عباس دلاور که کنم میدان را
همچو صحرای قیامت چون زنم جولان را
نیست پروایی از این فرقۀ بی ایمان را
رونق عهد شباب است و دگر بستان را
میرسد مژدۀ گل بلبل خوش الحان را
یا ابوفاضل ع**********مخمس به غزل حافظ
گفت عباس دلاور از دم شمشیر ما
بگذرد هر ناکثی از هیبت تکبیر ما
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
هر کسی هر جا که باشد هست در زنجیر ما
*****قمر بنی هاشم ع******
ماتم زده چون جغد به کنجی بنشستم
با گوش دل خویش ندایی بشنیدم
گفتا که بزن دست تو بر دامن خوبان
در کرببلا کوی علمدار رشیدم
*****یا ابوفاضل ع*****
ایدل ببین به کرببلا خسرو جهان
لب تشنه شد شهید ز جور مخالفان
فرمود با برادر محبوب تر ز جان
یک جرعه آب بر لب لب تشنگان رسان
تا العطش دگر ننمایند کودکان
قمر بنی هاشم ع******تضمین شعر حافظ
عباس گفت خادم سبط پیمبرم
در پیشگاه او ز یکی ذره کمترم
این تاج افتخار ز حق شد مقدرم
جوزا سحر نهاد حمایل برابرم
یعنی غلام شاهم و سوگند میخورم
اعیاد سوم و چهارم و پنجم ماه شعبان (اشاره به پیر جماران و روز پاسدار)
چهچه زن بلبل به بستان آمده
طوطی و طاووس و هدهد با هما
کبک با قمری غزلخوان آمده