** جمعه خونین مکه **
** جمعه خونین مکه در سال 1366 **
حاجیان در مکه قبل از عید قربانی شدند
جمله با تاج شهادت سوی یزدانی شدند
پر گرفتند، نه خزیدند، نه بگو آیا چه شد
پایمال این حوادث در خیابانی شدند
** جمعه خونین مکه در سال 1366 **
حاجیان در مکه قبل از عید قربانی شدند
جمله با تاج شهادت سوی یزدانی شدند
پر گرفتند، نه خزیدند، نه بگو آیا چه شد
پایمال این حوادث در خیابانی شدند
ولادت سید الساجدین ع
مژده یاران گل به بستان آمده
طوطی و هدهد غزلخوان آمده
نرگس و نسرین و یاس و نسترن
لاله و ریحان خرامان آمده
شهادت مولا علی ع
آسمان گر خون ببارد بر زمین امشب رواست
ور زمین هم خون بجوشد جوشش آن هم بجاست
حجت حق والی مطلق شه خیبر گشا
کشتۀ تیغ جفا او را خدایش خونبهاست
میلاد کریم اهلبیت حسن ابن علی ع
مژده یاران مجتبی آمد حسن آمد حسن
نور حق شد جلوه گر گردید بلبل چهچه زن
الله الله نیمۀ ماه مبارک شد پدید
شد جهان یکسر گلستان، کور چشم اهرمن
توحید
بارالها مهربانا ای حکیم دادگر
مهربانتر، خوبتر از مادری هم از پدر
باب ما اندر بهشت جاودانش جای بود
داد شیطانش فریب از گندمی آن خیره سر
در رثای فقدان آیةالله بروجردی13شوال و آیةالله حکیم27ریع الاول
شیعیان گلزار دین گویا ز نو پژمرده شد
آیةالله بروجردی چو گل افسرده شد
در شب آدینه رفت از این جهان با شور و شین
خدمت جد غریبش شاه دین یعنی حسین
حوزۀ علمیه شد بی سرپرست و بی پدر
مردم ایران تمامی از فراقش خون جگر
بود فروردین چهل بعد از هزار و سیصدش
در همان تاریخ با هشتاد شوال آمدش(13شوال1380)
قم ز فقدان چنین مرد بزرگی شد غریب
اهل عالم جملگی گشتند زار و غم نصیب
روزگارا من ندانم اینچنین جور و جفا
بر سلیل احمدی برگو چرا داری روا
عاقبت ای کینه جو شرمی نما از کردگار
دوستانش را نما کمتر تو جور بی شمار
گه به احمد گه به حیدر گه حسن گاهی حسین
میکنی جو ر و جفا گویا تو را نبود دو عین
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
*********************************
در جوار حق روان شد آیةالله حکیم
رحمت حق بر روانش بود مردی بس حلیم(27ربیع الاول)
التماس دعا - برای شادی
روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
امید شفاعت از چهارده معصوم علیه السلام
از مصطفی امید شفاعت بود مرا
وز مرتضی امید عنایت بود مرا
هم از حسن و هم ز حسینم امیدوار
در روز بازخواست حمایت کند مرا
*******یا حضرت رقیه س*******
بلبلی اندر خرابه شد به قید غم دچار
از فراق گل نبودش لحظه ای صبر و قرار
بلبل باغ حسینی از غم روی پدر
در فغان و آه و زاری همچو ابر نوبهار
یا رب الارباب
نیست راهی جز خدا از لطف بنماید نظر
ورنه در گلزار با خاشاک هستم روبرو
هر کجا رو آورم شیطان ستاده در گذر
میلاد صاحب الأمر عج(اشاره به صدام ابلق بعثی)
چنان که بلبل شیدا به بوستان آمد
تمام مُلک و مَلک از برای تعظیمش
ز سوی حق به زمین جمله شادمان آمد