میلاد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا ع، رباعیات ************************
میلاد ثامن الحجج علی بن موسی الرضا ع، رباعیات
ای زمین طوس ای آرامگاه نور حق
جلوه گاه کبریائی بارگاهی چون شفق
من نمی دانم کنم چون وصف این عالی جناب
تا که گردد با وجود نازنینش منطبق
این قدر گویم که باشد حجت پروردگار
گشته از بهر وجودش خلقت لیل و نهار
باز میگویم که میباشد زمین و آسمان
کهکشان ها ثابت و سیار یکسر پایدار
گشته بلبل چهچه زن قمری غزلخوان روز و شب
طوطی و طاووس و هدهد جملگی اندر طرب
مرغ خوشخوان در قفس تیهو به دشت و کبک کوه
هر یکی در عیش منقاران بود همچون رطب
سرو و کاج و صندل و عود و صنوبر در جهان
نرگس و نسرین و سوسن سنبل و هم ارغوان
اطلس و داوودی و شمشاد و نارنج و تُرنج
در گلستان حقیقت گشته نور حق عیان
مژده هان ایدل که آمد مرغ خوشخوان در چمن
آهوان گردیده مشغول چرا اندر ختن
ساقیا می ده که اینک موسم شادی رسید
مطربا برگیر دف ساغر بیا در انجمن
گشته کوه و دشت و دامن جملگی چون گلستان
از طلوع نور روی آن همه کون و مکان
بوستان گلشن آل علی شد بارور
لاله و ریحان تمامی گشته چون عنبرفشان
مظهر لطف خدا شد در مدینه جلوه گر
خانۀ موسی ابن جعفر شد پر از دُرّ و گهر
گشته میلاد علی پور علی سبط نبی
عالم مُلک و ملائک شد ثناخوان سر به سر
ساکنان عالم لاهوت با ناسوتیان
همصدا گردیده در مدح و ثنای خاکیان
آن یکی گوید که میلاد علی موسی الرضا
دیگری گوید مبارک باد هان ای دوستان
وه چو مولودی که باشد سبط پاک مصطفی
وه چو فرزندی که باشد نور چشم مرتضی
وه چو نوزادی که باشد بلبل باغ بتول
عالم آل محمد کو ملقب شد رضا
صد هزاران آدم و نوح و خلیلش در کنار
خضر و الیاس و سلیمان چون غلامان بنده وار
موسی اندر کوه طورش ایستاده در حضور
یوسف و یعقوب و ایوبش تمامی جان نثار
در مه ذالقعده شد میلاد آن عالی مقام
صد چو جبرائیل و میکالش بُود در التزام
مادر گیتی نمی زاید یقین در روزگار
گیسوانی عنبر آسا ابروانی مشک فام
معدن جود و سخا هم مرکز صدق و صفا
زلف او والیل رویش بوده باشد والضحی
آب حیوان از لب لعلش چکیده بر رطب
بارگاهش در خراسان همچو عرش کبریا
مرقدش از فیض ربّانی بود یک لمعه نور
زائرانش دمبدم چون موسی عمران به طور
در طواف قبر او هر لحظه میلیون ها مَلَک
جبهه می سایند بر درگاه او تا نفخ صور
گشته ایران از وجودش همچو فردوس برین
احسن الله و تبارک مرحبا صد آفرین
بر روان پاک سلطان سریر اِرتضی
رحمت از سوی خداوند و درود از مؤمنین
وارث علم تمام انبیا باشد رضا
یاور هر بی کسی در هر کجا باشد رضا
در خراسان قبر او باشد پناه بی کسان
با رضای خالق خود چون رضا باشد رضا
کلب درگاه تو "رونیزی" همی دارد امید
وقت رحلت بر سرش آئی که گردد روسفید
ای امام مهربان ای نوگل بستان حق
حق زهرا مادرت ما را مفرما نا امید
باز گویم ای دریغ از زهر کین مسموم شد
در غریبی جان سپرد و بی کس و مظلوم شد
شیعیان بر سر زنید از این مصیبت دمبدم
چون جواد آمد ز دیدار پدر محروم شد
دید بابا در میان بسترش زار و حزین
گاه مینالد ز درد بی کسی آن دلغمین
گفت بابا بر سرم خاک مصیبت شد بگو
از چه رو افتاده ای ای زادۀ حبل المتین
لیک اندر کربلا جدش حسین با حال زار
بر سر بالین اکبر گفت کِای گلگون عذار
رفتی و آسوده گشتی ای گل بستان من
باب تو محزون و تنها بی کس و بی غمگسار
در جواب خواهرت جانا بگویم من چنان
اکبرم در خون شناور شد ز جور کوفیان
خاک بر سر کن تو "رونیزی" که شد ماتم بپا
اُم لیلا بر سر نعش علی شد نوحه خوان
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
جبهه=نما،پیشانی،جبین،ناصیه،میدان جنگ
- ۹۸/۰۱/۲۱