توحید و طلب مغفرت از حضرت داور *************************

توحید و طلب مغفرت از حضرت داور

 

در کام منِ غمگین ذکر تو شود شیرین

همچون عسل زرین هر دم دهدم تسکین

 

با نفس به پیکارم هرچند گنهکارم

من طالب دیدارم ای شافع یوم الدّین

 

ای لیل و نهار از تو پائیز و بهار از تو

تنظیم انار از تو در موسم فروردین

 

ای شمس و قمر از تو وی شَوک و شجر از تو

هم شَعر و وَبَر از تو بنگر به من مسکین

 

ای دهر دهور از تو وی حور و قصور از تو

این گنبد نور از تو با لاله و هم نسرین

 

هر حُسن و کمال از تو هر نیک خصال از تو

اوصاف جلال از تو ای خالق حورالعین

 

جمله کهکشان بر تو هم ستارگان بر تو

ساعات زنان بر تو میکند همی تحسین

 

یا اول و یا آخر یا ناصر و یا ناظر

یا قادر و یا قاهر یا مَن خَلَق الزوجین

 

ای خالق بی چونم بنگر که چو مجنونم

این قلب پر از خونم از لطف شما رنگین

 

ای قادر فتّانم ای رازق دیّانم

در کوی تو نالانم ای درد مرا تسکین

 

من حمد تو میگویم من وصل تو میجویم

من راه تو میپویم ره نیست مرا جز این

 

این است تمنایم ای مونس شبهایم

افزون شده غمهایم کن لطف مِیِ زرین

 

در کعبه و یا دِیرم هر جا که بوَد سِیرَم

پر بسته چنان طیرم من مور و توئی شاهین

 

تو خالق یکتائی ناگفته تو دانائی

بر هر چه توانائی خرما تو کنی شیرین

 

ای آن که احد هستی همواره صمد هستی

هم بودی و هم هستی امرت همه را تمکین

 

ذرات جهان یکسر گویند که ای داور

بر حالت ما بنگر ای خالق مهر آئین

 

در هر چه هویدائی یک جا نه تو هرجائی

در خشکی و دریائی تو رهبر اِلیاسین

 

من بندۀ مسکینم شرمندۀ غمگینم

ای یاور دیرینم رحمی به دل خونین

 

بس جور و جفا از من عصیان و خطا از من

هر لحظه فنا از من حکم تو بود در این

 

ای مالک بخشنده باشد به تو زیبنده

عالم همگی بنده با زندگی تضمین

 

ترسم منِ شرمنده روزی که شوم زنده

دشمن بکند خنده با آن دل زهر آگین

 

هر جا که نمایم رو چون جغد کنم کو کو

یا مَن هُوَ اِلّا هو لطف تو مرا تحصین

 

ای شمع شبستان ها وی بلبل بستان ها

بر طفل به پستان ها سازی لَبَنَش تعیین

 

گر لطف بفرمائی ما را تو ببخشائی

گردم گل زیبائی با این عمل ننگین

 

بر تشنه لبان یا رب داریم فغان یا رب

خواهیم امان یا رب در روز و شب آدین

 

"رونیزی" بی یاور خواهد ز تو ای داور

بخشی گنهش یکسر بر زینب دل خونین

 
 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

تحصین=سنگر-بارو-تقویت-استحکام

ساعات=ساعتهای متمادی