دوبیتی دنیا و اختیار بر خیر و شر **********************
دوبیتی دنیا و اختیار بر خیر و شر
ایدل ار عشرت دنیا به تو ارزان باشد
با خبر باش که آخر همه لرزان باشد
من نگویم که مکن کار مجو مال و منال
همه خوب است اگر تابع قرآن باشد
بر سر راه تو میخانه و می جلوه گر است
مسجد و منبر و محراب به طرف دگر است
خواه میخانه برو خواه به محراب و دعا
اختیاری است که همواره نهاد بشر است
گر روی مسجد و محراب و یا میخانه
گر کنی صوم و صلاة یا که زنی پیمانه
اُجرت کار بد و نیک تو ای جان عزیز
به خودت هست نه بر من نه به هر بیگانه
این جهان بس که فریبنده و حیلت ساز است
پیر زالی است که او عشوه گر و غمّاز است
تا توانی دل خود را مده ای دوست به او
که در این دِیرِ کهن سازش او ناساز است
در بیابان فنا هر چه که ره پیمائی
هدف تیر شیاطین جهان آرائی
قدمی نِه تو به بستانِ دل و دل بَرکَن
تا ببینی گل و سرو و چمن و زیبائی
غم مخور تا که در این دِیر چو من پیر شوی
عاقبت در اثر غصه زمین گیر شوی
کن تفکر که چه بودی و چنان خواهی بود
تا که از جانب دل مورد تقدیر شوی
تا که در دست، تو را هست چنین دُرّ گران
رایگانش مده ایدوست در این دِیر مغان
چون که رفت از کف تو نیست دگر دسترسی
که روی سوی گلستان و شوی چهچه زنان
روسیه تر ز منِ غمزده در عالم نیست
خود مُقِرّم که در این دهر نمیشاید زیست
چه کنم چاره ندارم بجز از عذر به دوست
گویمش غیر تو ما را به جهان یاور نیست
باز گویم که اَیا واسطۀ فیض خدا
ای که هستی به همه غمزدگان راهنما
ما نداریم بجز درگه لطف تو رهی
رس به فریاد من ای شاه تو در هر دو سرا
گر برانی تو مرا پس به کجا رو آرم
خود گواهی که منِ غمزده بی غمخوارم
کن شفاعت به قیامت که منم غرق گناه
تا که حق از کرم خویش نسازد خوارم
دل من در گرو لطف شه کرببلاست
که شه کرببلا مظهر الطاف خداست
هست "رونیزی" بیچاره چو کلبی به درش
لطف شاهان همه دم در همه جا سوی گداست
ای شه کرببلا ای گل بستان بتول
ای که بودی همه دم زینت آغوش رسول
آمدم با دل پر خون به سوی درگاهت
جان عباس عزیزت بنمایم تو قبول
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۸/۰۱/۱۹