دنیا و راه عبور با عاقبت بخیری از دنیا با تمسک به اهلبیت *********************
دنیا و راه عبور با عاقبت بخیری از دنیا با تمسک به اهلبیت
هر کسی آمد به دنیا رفتنش باشد یقین
گر نباشد باورت رو سوی قبرستان ببین
صدهزاران خفته زیر خاک چون دُرِّ ثمین
گلرخان و گلعذاران همچو سرو یاسمین
هر یکی زَ اعمال و افعال خودش باشد رهین
تا توانی خویشتن را از هوی آزاد کن
بهر فردا مسکنی از هر جهت بنیاد کن
منزل ویرانه را اندر عمل آباد کن
در بدست آوردن شیرین تو خود فرهاد کن
گه به کوه و دشت گاهی پیش یار نازنین
ای دل غمدیده غم کم خور که این دار فنا
پر زوال است و ملال و بودنش نبود روا
حیله های رنگ رنگ او چنان رنگ حنا
خرم و خوش هست هر کس کو ندارد اعتنا
زرق و برق و رنگهایش را کند در گِل عجین
این جهان چون اژدها باشد بسی خوش خط و خال
لیک در کامش بود زهری بدون قیل و قال
هر کسی را یک رهی وارد کند اندر ضلال
دوستی با او همه رنج است تا وقت رِحال
گر بپرهیزد کسی هرگز نگردد دل غمین
عزت ار خواهی برو ایدل به سوی کردگار
تا نگردی چون مسافر در عزیمت شرمسار
کن عمل در امر و نهی خالق لیل و نهار
دست زن بر دامن آن خسرو هشت و چهار
گو که هستم مستمند و بی کس و یار و معین
گریه کن بهر حسین آن خسرو گلگون قبا
بر علمدار رشید و اکبر نیکو لقا
هم به عون و جعفر و هم قاسم نوکدخدا
هم به مسلم هم به هانی هم به حُرّ با وفا
هم به اصغر آن صغیر بیگناه مه جبین
گفت زینب با برادر کِای شه بی اقربا
گو چه سازم چون کنم من با زنان بینوا
کاروانی بی پناه و مردمانی بی حیا
چاره ای جانا ندارم جز که تسلیم و رضا
در پرستاری بیمار تو زین العابدین
در جوابش شاه دین فرمود زینب خواهرم
یکدمی بنشین تو از راه وفا اندر برم
تا بگویم بعد من بینی تو عریان پیکرم
گفت "رونیزی" که شد خاک دو عالم بر سرم
پایمال سُم اسبان گشت جسم شاه دین
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
وقت رحال=زمان رحلت کردن
- ۹۸/۰۱/۱۹