یا حوراءالانسیه فاطمةالزهراء س *******************************

یا حوراءالانسیه فاطمةالزهراء س

 

فاطمه ای بلبل باغ رسول

بعد بابایت شدی زار و ملول

 

فاطمه ای محور اهل کسا

ای که در شآن تو آمد هل اَتی

 

چشم بگشا کن نظر بر حال من

از وفا کن پرسش از احوال من

 

بین به بالینت منم بی غمگسار

دیده ام پر اشک ای نیلی عذار

 

من پسر عمّ تو ام ای نوگلم

چهچه زن شو یک دمی ای بلبلم

 

گو چه سازم من پس از تو در جهان

با دل پر حسرت این کودکان

 

ای که بودی هر کجا غمخوار من

کن حلالم ای گل گلزار من

 

از غم هجر تو ای جانانه ام

روشنائی نیست در کاشانه ام

 

وا مصیبت چون کنم تنها شدم

بی کس و یاور در این دنیا شدم

 

نور چشمان حسن بنگر که چون

اشک ریزان است او سیلاب خون

 

گو چه سازم با حسین نازنین

زینبِینَت مو پریشان دل غمین

گفت زهرا با علی یا بوالحسن

نیمه شب غسلم بده خود کن کفن

 

یک وصیت با تو دارم کن قبول

کودکان نگذار تا گردد ملول

 

زینب و کلثوم غمخواری نما

بر حسین و هم حسن زاری نما

 

گفت روزی حضرت خیرالبشر

در جهان گردد حسن خونین جگر

 

یا علی جان تو و جان حسین

میشود بی اقربا آن نور عین

 

دست عباسش جدا گردد ز تن

نوجوانش میشود گلگون کفن

 

خواهرانش جملگی حیران شوند

دخترانش زار و سرگردان شوند

 

زینبم گردد بسی غم مبتلا

چون رود او در زمین کربلا

 

این بگفت و غنچۀ لب را ببَست

مرغ روحش رفت و در جنت نشست

 

شد علی از مرگ زهرا دلغمین

زن به سر "رونیزی" زار و حزین

 
 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....