بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

میلاد ابانا صاحب الامر والعصر والزمان عج

 

از چیست تو ای دوست که از دیده نهانی

بر دیدۀ دلها چو شب و روز عیانی

ای مظهر الطاف خدا بهر معانی

افسوس ندانم به کجا یا چه مکانی

بنمای رخ مَهوَشَت ای یوسف ثانی

 

شو جلوه گر ای بلبل خوشخوان به گلستان

بی روی تو گردیده گلستان چو زمستان

در دشت و دمن خشک شده لاله و ریحان

بنگر که شده مزرعۀ دین همه عطشان

بی شاخ و بر و برگ چنان فصل خزانی

 

قربان دو چشمان تو و سنبل مویت

شمس و قمر و مشتری و زهره ز رویت

مایل بود ایدوست به دیدار نکویت

شاهان جهانند غلام سر کویت

امروز تو بر خلق جهان همچو شبانی

 

فسق علنی روی جهان گشته پدیدار

نی رحم به تجار نه بر کاسب بازار

هر بوالهوسی محتسب و مفتی دیندار

هستند همه منطق ابلیس خریدار

ای دُرّ گرانمایه بفرما تو بیائی

 

در عالم لاهوت تو خورشید درخشان

در عالم ناسوت توئی شمس شبستان

دشت و دمن و کوه توئی ای گل خندان

در بحر توئی دادرس جمله غریقان

مائیم به دریای گنه غرق و روانی

 

ای نخل امامت گل بستان نبوت

از پرده برون آی تو ای بحر فتوت

بنگر که ز کف رفته همه رحم و مروت

نی بر پدران صلح نه اولاد شفقت

ای حامی دین منجی هر دور و زمانی

 

ناخوانده تو دانائی و نادیده تو بینا

در گلشن زهرا توئی آن بلبل شیدا

ثابت ز وجود تو بود گنبد مینا

مملوک تو باشد ز ثری تا به ثریا

بر کالبد عالم امکان همه جانی

 

ای در همه جا نام تو سرلوحۀ دفتر

عالم همه از بوی تو گردیده معطر

لعل لبت ایدوست فزون است ز کوثر

دست من و دامان تو ای زادۀ حیدر

بنگر که شدم خوار در این عالم فانی

 

صدها چو خلیل و چو کلیم و چو مسیحا

اسحق و ذبیح و ذکریا و چو یحیی

هستند به دربار تو ای شاه دلارا

چون بنده به فرمان تو صد قیصر و کسرا

ای نرگس شهلا همه را روح و روانی

 

امروز ببین گشته جهان یکسره بلوا

از غیبت تو دینِ همه رفته به دنیا

بنگر که رقیبان همه از بهر تماشا

گویند کجا هست همان لعبت زیبا

ما هم که نداریم ز تو هیچ نشانی

 

مائیم مسلنان و ز سلمان خبری نیست

زَ اعمال مسلمانی ما یک اثری نیست

امروز دگر حرف پدر یا پسری نیست

از عصمت و از عفت و ایمان ثمری نیست

باید تو بیائی که تو صاحب بَصَرانی

 

ای آنکه توئی آیت تکمیلی کوثر

این وعده خدا داد ز لطفش به پیمبر

آن روز که گفتند که احمد شده ابتر

این معجزۀ باقیه گردید مقدر

بی بودن تو نیست نه جانی نه جهانی

 

ای آن که توئی پور حسن زادۀ زهرا

دربان تو باشند بسی قیصر و کسری

نرجس بُوَدش فخر از این نرگس شهلا

گردیده غلام سر کوی تو مسیحا

آن روز که با لشکر حق در جَوَلانی

 

میلاد تو ای شاه جهان گشته گلستان

فرخنده شبی هست شب نیمۀ شعبان

در عالم لاهوت ملَک شاد و ثناخوان

در عالم ناسوت همه خرم و خندان

در حیرتم اکنون که بگوئی به چه مانی

 

گویم که چو والشمس بود طلعت رویت

والیل نشانی بود از سنبل مویت

کوثر چو یکی قطره از آن لعل نکویت

گردیده خجل یاسمن و یاس ز بویت

وه گر بگشائی لب و آیات بخوانی

 

اموات شود زنده ز امواج صدایت

صد جان من ایدوست به قربان ندایت

ماها همه گمراه و توئی راه هدایت

ای یار وفادار به قربان وفایت

ای صاحب شمشیر دو سر حیدر ثانی

 

من منتظر دیدن روی تو چو آهو

هر لحظه مرا بود به فکر تو بیا هو

گفتم به یکی یارِ منی گفت که ما کو

بلبل شده سرمست و غزلخوان شده تیهو

ای دل نظری کن تو به این بی کس فانی

 

آب و گِل ما شد به ولای تو مخمّر

این کلبۀ تاریک من از لطف تو بنگر

دست من و دامان تو ای زادۀ حیدر

از هجر تو "رونیزی" محزون شده مضطر

لطف تو به من نیست برای تو زیانی

 

در کرببلا کن نظری ای شه خوبان

بنگر که حسین نوگل زهرا شده عطشان

نی اکبر و عباس و علی اصغر نالان

زینب بنماید همه دم ناله و افغان

کِای جان برادر نه تو را تاب و توانی

 
 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

 

 


  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی