بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

زبان حال زینب کبری س در اربعین حسینی ***********************

سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۶:۱۳ ب.ظ

زبان حال زینب کبری س در اربعین حسینی


کاروان شام آمد کربلا

با هزاران محنت و رنج و بلا

 

بر دو راهی چون رسید آمد بشیر

در حضور حجت خاص خدا

 

عرض کرد ای شاه بیمار و علیل

راه ما گردیده در اینجا دوتا

 

یک رهی اندر مدینه دیگری

میرود در کوی شاه نینوا

 

هر کجا گوئی در آنجا رو کنم

در مدینه یا به دشت کربلا

 

در جواب از مرحمت گفت ای بشیر

رو به زینب گو کجا دارد صلا

 

خدمت زینب بشیر آمد بگفت

گوش زینب کربلا شد آشنا

 

صیحه زد آن عصمت حق با فغان

گفت رو در کربلا ای با وفا

 

عازم دشت بلا گشتند چون

بلبل باغ حسینی در نوا

 

گفت عمه بر مشامم میرسد

بوی تربت از شه گلگون قبا

 

عمه جان ترسم دوباره شمر دون

حرمله با کوفیان بی حیا

 

کاروان حزن و غم وارد شدند

در گلستان همچو بلبل در نوا

 

هر یکی بلبل گلی در بر گرفت

شد خزان گلزار دشت نینوا

 

زینب آمد بر سر قبر حسین

با دلی پر غم بگفتا یا اخا

 

از کدامین غم کنم بهرت بیان

بعد تو دیدم بسی جور و جفا

 

یک طرف شمر و سنان و حرمله

یک طرف اطفال زار و بی نوا

 

کوفه رفتم مجلس ابن زیاد

کوچه و بازار و شام پر بلا

 

بس خجالت دارم ای شاه جهان

از رقیه بلبل نیکو لقا

 

در خرابه جان سپرد آن بی قرین

راحت و آسوده آن غم مبتلا

 

زین مصیبت گشته زهرا خون جگر

بس کن ای "رونیزی" بی اقربا

 
 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

 

  

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی