یا حجت الله علی خلقه ******** مخمس به غزل حافظ
یا حجت الله علی خلقه ********مخمس به غزل حافظ
اگر نصیب شود پیش پات اُفتم خاک
سِزَد که فخر کنم بر تمامی افلاک
چو تاج زر به سرم میگذارَمش چالاک
هزار دشمنم اَر میکنند قصد هلاک
گرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
محبت تو دلم پر ز خنده میدارد
خدا وجود تو را از بلا نگهدارد
اگر رقیب هزاران دمم بیازارد
مرا امید وصل تو زنده میدارد
وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
به کنج خانه نشینم بیاد گیسویت
به انتظار که بینم جمال دلجویت
علاج چیست که آیم دمی سر کویت
نفس نفس اگر از باد بشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
ز جن و انس و وحوش و جماد و هم ز نبات
به اعتراف که هستی جمال حق مرآت
ز هجر روی تو ای دوست مانده ام من مات
رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات
بود صبور دل اندر فراغ تو حاشاک
اگر تو دیدۀ لطف نهی دمی بر هم
تمام عالم امکان شوند بی پرچم
یقین بود که توئی بهر دوستان در غم
اگر تو زخم زنی به که دیگران مرحم
وگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک
که را سزد که گل از باغ دیگران چیند
مگر کسی که چو بلبل به باغ بگزیند
به انتظار دل آرای خویش بنشیند
تو را چنان که توئی هر نظر کجا بیند
به قدر بینش خود هر کسی کند ادراک
خوش است دیدن تو گر ز دیدنت میرم
نظر نما به من ایدل ببین زمینگیرم
من از فراغ تو از عمر و هم جهان سیرم
عنان مپیچ که گر میزنی به شمشیرم
سپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک
به روزگار تو "رونیزیا" مشو نالان
بزن تو دست به دامان امام زمان
بگو که کلب تو ام ای حقیقت انسان
به چشم خلق چو حافظ شود عزیز جهان
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک
بیاد آمدم این لحظه دشت کرببلا
که گفت زینب محزون به نوگل زهرا
تو را نه قاسم و عباس و اکبر ای جانا
تمام غرقه به خون مانده اندر این صحرا
تو هم که میروی و عابدین بود غمناک
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۸/۰۱/۰۴