بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

یا حسین عطشان *********** مخمس به غزل حافظ

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۴:۴۵ ب.ظ

یا حسین عطشان *********** مخمس به غزل حافظ


به زینب شاه دین گفت ای دل افگار

بیا ای خواهر غمدیدۀ زار

تو بعد از من به طفلان شو پرستار

الا ای طوطی گویای اسرار

مبادا خالیت شکر ز منقار

 

ز غم خواهر اگر ما را نیابید

مباد از خیمه گه بیرون بیایید

میان دشمنان زاری نمایید

سرت سبز و دلت خوش باد و جاوید

که خوش نقشی نمودی با خط یار

 

بگفتا در جواب ای شاه خوبان

چه سازم من به این طفلان نالان

ندارم طاقت اینگونه هجران

سخن سربسته گفتی با حریفان

خدا را زین معما پرده بردار

 

در این صحرا که نبود قطره آبی

ندارم بهر این طفلان جوابی

علی اصغر بود در پیچ و تابی

به روی ما زن از ساغر گلابی

که خواب آلوده ایم ای بخت بیدار

 

نهالان را چو پرپر کرده مطرب

نوای بلبلان سر کرده مطرب

مرا بی بال و بی پر کرده مطرب

چه ره بود اینکه زد در پرده مطرب

که می رقصند با هم مست و هشیار

 

فلک سازی به آوای نی افکند

که بن سعد لعین حق در پی افکند

به دل چون آرزو ملک رِی افکند

از آن افیون که ساقی در می افکند

حریفان را نه سر ماند و نه دستار

 

لب لعلت چنان آب حیات است

چو گل پژمرده از بهر فرات است

رقیه دخترت حیران و مات است

خرد هرچند نقش کائنات است

چه سنجد پیش عشق کیمیاکار

 

به قربانگاه حق اندر شتابی

بکن جانا به خواهر یک ثوابی

بگو بر کودکان خود جوابی

سکندر را نمی بخشند آبی

به زور زر میسر نیست این کار

 

سرت بر نیزه بینم چون مه نو

به کنج محملم افکنده پرتو

دمی جانا ز غم همراز من شو

بیا و حال اهل درد بشنو

به لفظ اندک و معنی بسیار

 

تو زینب چون گل بی خار هستی

به هر جائی مرا غمخوار هستی

به زین العابدینم سرپرستی

به مستوران مگو اسرار مستی

حدیث جان مپرس از نقش دیوار

 

چو شه بهر شهادت قد بیاراست

بگفت عباس و هم اکبر نه پیداست

برو زینب که دشمن از چپ و راست

بت چینی عدوی دین و دلهاست

خداوندا دل و دینم نگهدار

 

مرو "رونیزیا" رو بر تباهی

که این عالم نمی ارزد به کاهی

مشو مغرور گو مه تا به ماهی

ز یمن همت لطف الهی

که حافظ شد علم در نظم اشعار

 

فغان زان دم که شه از زین نگون شد

به معنا عالم حق سرنگون شد

علی اصغر قُماطش غرق خون شد

مگو "رونیزیا" دیگر که چون شد

بگو روزم سیه شد چون شب تار

 

قماط به معنای قُنداقه

 


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی