در مصیبت صدیقۀ طاهره س **************************
در مصیبت صدیقۀ طاهره س
غنچۀ گلزار احمد شد خزان از ظلم و کین
گشت هنگام وصیت با امیر المؤمنین
گفت ای جان عزیزم ای شه بی غمگسار
یکدمی از مرحمت جانا به پهلویم نشین
تا نمایم من وصیت با تو جانا سر به سر
بعد مرگ من تو خواهی شد بسی زار و حزین
میروم نزد پدر اما دلی لبریز خون
بس شکایتها کنم از پور خطّاب لعین
سیلی از کین زد به رویم آن لعین بی حیا
تازیانه زد به بازویم که گشتم دلغمین
محسنم را سقط کرد و پهلویم از ضرب در
استخوانم خورد گشت و من شدم در خون عجین
ای پسر عمِّ عزیزم از ره لطف و کرم
خود مرا ده غسل و بر خاکم سپار ای دلغمین
کودکانم میسپارم با تو ای شاه جهان
زینبِینم با حسن مخصوص شاه بی معین
چون شنیدم میرود در کربلا آن تشنه لب
میشود مقتول کین از ظلم قوم مشرکین
زینبِینم چون غریب و بی کس و بی اقربا
دربدر گردند یکسر اهلبیت شاه دین
من ننالم یا علی گردیده هنگام فراق
وعدۀ دیدار ما با تو به روز واپسین
کن تلاوت سورۀ یس تو در بالین من
تا به آسانی کنم تسلیم جانم را چنین
شد علی با دیدۀ گریان چو ابر نوبهار
گفت با زهرا تو رفتی من شدم با غم قرین
گویم اینک از حسین با اکبر گلگون قبا
چون که آمد بر سرش دید آن جوان نازنین
همچو ماهی غوطه ور گردیده اندر بحر خون
گفت ای بابا علی بعد از تو من گشتم حزین
لیک رنجورم که نبود مَحرَمی اندر حرم
هست صیاد اجل بابا تو را اندر کمین
زن به سر "رونیزیا" برگو تو یا زهرا بیا
در زمین کربلا جسم علی اکبر ببین
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۲/۲۳