میلاد امام زمان عج ************
میلاد امام زمان عج ************
طوطی طبعم چو بلبل گشته شیدا این زمان
تا بگوید شمه ای از وصف روی گلرخان
عقل حیران است گوید بی خرد خاموش باش
عشق میگوید بگو هرچند هستی ناتوان
عقل گفتا کی توانی کرد وصف روی حق
عشق گفتا گو که مه در ابر میباشد نهان
ساقیا می ده که شد لبریز جام صبر من
تا شوم مست و بگویم مدح شاه انس و جان
هستی عالم بود از هستی آن دلفریب
هر کجا باشد عیان حاجت نباشد در میان
بلبل گلزار حق امروز آمد جلوه گر
این جهان شد از قدومش چون بهشت جاودان
در شمایل همچو احمد در شجاعت چون علی
مظهر خلاق عالم حضرت صاحب زمان
حور و غلمان جملگی در شوق باشد سر به سر
گشته در مواجِ کوثر رحمت حق شد نهان
گویمش مه لیک مه باشد غلام روی او
نور حق اندر جبینش داده عالم را روان
چشمهایش نرگس شهلا و مژگان لاله زار
ابرویش همچون کمانی بر دل دلدادگان
گر گشاید لب بود شرمنده اش آب حیات
ور زند دم در تزلزل میشود کون و مکان
عرش و فرش و کرسی و لوح و قلم شد برقرار
از وجودش گشت ثابت هم زمین و آسمان
هست از یمن قدومش جمله مخلوقات حق
هر کسی را هر نصیبی آمده اندر جهان
دشت و کوه و باغ و صحرا یکسر از نور رخش
گشته روشن گوئیا گل آمده در گلستان
مورد تقدیر باشد نرجس نرگس نما
مادر گیتی نزائیده است فرزندی چنان
نیمۀ شعبان ز بطن مادرش شد جلوه گر
در سجود افتاد و گفت ای خالق کون و مکان
نصرتم کن وعدۀ خود را وفا بنما به من
تا نمایم نصرت دین تو تا سرحد جان
گشت میلادش به پشت پرده مانند علی
تا که گردد آشکارا بهر او راز نهان
گفت شاهنشاه دین باب گرامش عسکری
حجت حق را بیاور خواهرم با امتنان
تا ببوسم من رخ نیکوی آن زیبا نگار
چون که باشد او وصی من پس از من در جهان
چون بیاوردش حضور باب فرزند عزیز
همچو گل بوسید و بوئیدش میان ابروان
جملگی در انتظار روی این شه مانده ایم
تا بیاید هستی ما را نماید جاودان
ای ولی عصر ادرکنی که دین احمدی
گشته پامال حوادث از فریب دشمنان
نکته ای آمد بیادم از زمین کربلا
گر بگویم میزند آتش به جان شیعیان
چون شه گلگون کفن آمد به سوی زینبش
گفت خواهر رو بیاور اصغر شیرین زبان
گفت "رونیزی" به پور عسکری با حال زار
من سگ کوی تو ام شاها امانم الامان
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
