در مدح امام حسن عسکری ع *******************
در مدح امام حسن عسکری ع
ایدل بیا که گشت گلستان بنام ما
از نور عسکری شده دوران به کام ما
بخشید از وفا ز صفا التهام ما
بادا هزار مرتبه بر او سلام ما
گوئید نسترن که سر از خاک برکشد
این آهوی خطن ز محبت به بر کشد
ابروی او ببندد و آه از جگر کشد
گوید بریز باده لطفت به جام ما
بلبل بزن تو چهچه که شد موسم بهار
صحرا و کوه از رخ گل گشت لاله زار
روی بهشت آمد و بلبل به مرغزار
شادی کنان تمام جهان بر دوام ما
جا دارد این حدیث بگویم که عسکری
خورشید گشته محو جمالش چو مشتری
گوید منم چو ذره و تو ذره پروری
بنگر دمی به ما که شود صبح شام ما
مه طلعتان تمام ز هجر تو مستمند
در آرزوی روی تو چون صید در کمند
صدها هزار یوسف مصری بود به بند
بنمای رخ تو ای شه والامقام ما
طوبی خجل ز قامت تو گشته در جهان
محو جمال و حسن تو باشند حوریان
سرها ز غرفه کرده برون همچو عاشقان
در انتظار دیدن روی امام ما
چون اختر جمال تو گردید جلوه گر
در کوه طور نور تو گردید شعله ور
بودی تو با خلیل در آتش چو همسفر
از حق ندا رسید که بَرداً سلام ما
ای ماه یازده شبه هستی تو همچو بدر
نور تو شد طلوع به هنگام وقت فجر
باشد خجل ز روی تو اقمار و هم قمر
گوید ز نور تو شده کیوان مقام ما
شاها شدم مدیح تو اما که مایه نیست
اشعار ما تمام یکی روی پایه نیست
در وصف آفتاب توان گفت سایه نیست
مهر تو ذوالقار بود در نیام ما
چون خواست معتمد بنماید به تو سپاه
دید آن سپاه و لشکر تو گشت روسیاه
گردید زار و مضطر و بی چاره و تباه
گفتا دخیل سرور عالی مقام ما
گویم ز کربلا و علمدار شاه دین
شد سرنگون ز زین و چو افتاد بر زمین
گفتا به شاه تشنه لبان حال من ببین
کز آب لطف حق شده لبریز جام ما
آمد حسین و دید که عباس نوجوان
چون شاخ سرو گشته به دریای خون تپان
فرمود ای پناه من و میر کاروان
بعد از تو میرودچو به غارت خیام ما
برگشت و رفت سوی حرم دید دخترش
در انتظار روی عموی دلاورش
"رونیزی" است همچو سگ کوی اکبرش
از لطف گر قبول کند این کلام ما
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
التهام=به یکبار خوردن - همۀ شیر پستان مکیدن بچه
- ۹۷/۱۲/۲۰