بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

زبان حال فاطمه صغری س

چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

زبان حال فاطمه صغری س


به باد صبا گفت صغرای محزون

سوی کربلا کن گذاری تو همچون

برو پیش بابم حسین گو که صغری

ز هجر تو گردیده بس زار و مجنون

 

بگو عمه ام زینب زار و مضطر

به کلثوم و لیلا و شهزاده اکبر

به عباس و عبدالّه و عون و جعفر

ز بهر شما گشته ام زار و دلخون

 

بگو تو به سردار و سقای طفلان

بسی مضطرم از غم تو عمو جان

نباشد مرا چاره جز آه و افغان

که زاری نمایم شود دیده پر خون

 

بگو اکبرم آن گل بی قرینه

که تو وعده کردی بیائی مدینه

رسانی مرا بر عزیزم سکینه

چه شد خُلف وعده نمودی تو همچون

 

به قاسم بگو ای گل گلعذارم

مبارک بود بر تو ای تاجدارم

عروس تو آن ماه سیمین عذارم

که گشتی تو در کربلا غرق در خون

 

بگو اصغر آن غنچۀ گلستانم

برای تو من دمبدم در فغانم

تو نا خورده ای شیر من ناتوانم

چو شد تیر پیکان به حلق تو موزون

 

چو او دید مرغی پر و بال بسته

نشسته لب بام با حال خسته

بگفتا حسین پشتش از غم شکسته

شده قتلگاه شهیدان چو گلگون

 

چنین گفت ای مرغ برگو حسینم

علی اکبر و اصغر آن نور عینم

ز عباس عموی زار و حزینم

ز قاسم که داماد گردیده اکنون

 

جوابش بداد او که ای زار و مضطر

علی اکبر تو به خون شد شناور

یکی تیر و پیکان به حلقوم اصغر

بزد حرمله آسمان شد دگرگون

 

ولی گشت عباس سقای طفلان

دو دست از تن او جدا بود حیران

تو "رونیزیا" گشته ای چون نواخوان

به بیمار محزون چو صغری جگر خون


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی