زبان حال حضرت سکینه س ؟؟؟
زبان حال حضرت سکینه س ؟؟؟
ای عمّ عزیز مهربانم بنِگر حالت زارم
آبی برسان به لبانم ز عطش زار و فگارم
بین بلبل باغ حسین اصغر مه پیکر نالان
پژمرده چو گلی لب لعلش ز عطش گشته نواخوان
گلزار حسین چو خزان از ستم قوم جفاکار
در کرببلا شه خوبان شده چون بی کس و بی یار
سردار سپاه و شه دین چو بشد عازم میدان
فرمود به لشکر بی دین که اَیا فرقۀ عدوان
در خیمۀ خسرو خوبان همه اطفال پیمبر
گردیده تمامیِ آنها ز عطش زار و مکدر
شد امر و ز جانب لشکر که به عباس دلاور
آبش ندهید و نمائید همگی حمله سراسر
آن فرقۀ شوم ستمگر همه از اکبر و اصغر
کردند جدا چو دو دست از بدن شیر دلاور
رو کرد به جانب خرگاه شه بی کس و یاور
گفتا بنگر تو به حالم دمی ای جان برادر
"رونیزی" مضطر نالان چو توئی زار و پریشان
خاموش که جملۀ ارکان فلک گشته نواخوان
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۲۳