مصیبت نامه علی اصغر ع *****************
مصیبت نامه علی اصغر ع
بلبلی بر شاخ گل فصل بهار
چهچه زن شد گوئیا فصل بهار
گفت با گل کِای گل سیمین برم
میشوی از هجر من بس بیقرار
گشته گلشن بهر من زندان غم
میکنم پرواز اندر کوهسار
چون که صیاد اجل اندر کمین
باشد و سازد مرا گلگون عذار
میزند پیکان مرا اندر گلو
میشوم قربان تو تسلیم یار
ای گل من صبر کن از هجر من
باغبان باشد مرا در انتطار
ناگهان آمد یکی تیر سه پر
بر گلوی بلبل افتادش گذار
از گلو رد شد به شاخ گل رسید
گشت خون آلود برگ و شاخسار
گفت گل با بلبل شوریده حال
زین قفس آزاد گشتی با وقار
بعد از این در بوستان از دوریت
میشوم افسرده و بی غمگسار
لیک چون باشد رضای باغبان
رفتن تو مینمایم افتخار
رو که می آیم من از دنبال تو
چون شوی در گلشن حق رهسپار
کن سلام از من بگو با بلبلان
شد خزان بستان و باغ و لاله زار
گفت "رونیزی" که این گلزار حق
هست تا روز قیامت برقرار
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۲۲