نوحۀ حضرت رباب س،درمصیبت فرزندش حضرت علی اصغر ع **********************
***************نوحۀ حضرت رباب س،درمصیبت فرزندش حضرت علی اصغر ع
الا ای اصغر شیرین زبانم
زدی جانا چنان آتش به جانم
چه سازم از غم مرگ تو مادر
زنم از هجر تو بر سینه و سر
ز داغت ای عزیزم بیقرارم
تو بودی مونس شبهای تارم
ز تاب تشنگی ای جان مادر
شدی آخر چو بلبل زار و مضطر
بیا بار دگر در این گلستان
بزن مادر تو ناخن را به پستان
نمیدانم چه سازم از فراقت
کجا آیم که گیرم من سراغت
نخوردی آب آخر اصغر من
جدا گشتی تو مادر از بر من
چسان بی تو روم اندر مدینه
بگویم کشته شد اصغر ز کینه
دلم میسوزد ای مادر از اینسان
نکردی جنگ خوردی تیر پیکان
بیا یکدم بخواب ای نور دیده
که پیکان ستم حلقت دریده
پس آنگه گفت گویا آن حزینه
بیا ای خواهر زارش سکینه
بگیر از غم علی اصغر در آغوش
که شاید تشنگی سازد فراموش
سکینه چهچه زن مانند بلبل
به بر بگرفت اصغر را چنان گل
به سوی خیمۀ زینب روان شد
که گویا عرش حق اندر فغان شد
بگفتا زینب زار مکدر
بیاور نور چشمان پیمبر
در این صحرا ز غم یک قطرۀ آب
برای اصغرم گردیده نایاب
بزن "رونیزیا" هر لحظه بر سر
ز مرگ بلبل شوریده اصغر
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۲۱