شهادت فاطمة الشهیده س **************

شهادت فاطمة الشهیده س*****

امروز سیه پوش چرا کون و مکان است

در ماتم زهرا همگی نوحه کنان است

 

گردید علی بی کس و بی یاور و غمخوار

چون بلبل بیدل سر قبرش به فغان است

 

گلزار علی از غم مرگ تو خزان شد

بنگر که به بالین تو او گریه کنان است

 

طفلان یتیم تو بسی واله و حیران

هر یک ز غم هجر تو بر سینه زنان است

 

برخیز ببین زینب و کلثوم تو مضطر

اما حسنینت چو گلی فصل خزان است

 

در نیمۀ شب غسل بداد و کفنش کرد

بر خاک سپردش که نه قبر و نه نشان است

 

ناگاه علی ضجه زد و گفت که زهرا

دست تو چه مجروح از آن ظلم خسان است

 

تو رفتی و آسوده شدی از غم دوران

لیکن که علی زار و پریشان به جهان است

 

در خانه روم چون به یتیمان تو گویم

زهرای عزیزم به دل خاک نهان است

 

بس گریه و زاری بنمود آن شه خوبان

در خواب شد و دید که زهرا نگران است

 

فرمود چرا حال تو آشفته و زار است

گویا حسنت خون ز گلو تا به دهان است

فرمود دگر بار چرا حال تو زار است

از چیست عزیزم که تو را حال چنان است

گفتا که به یاد حسنینم به شب و روز

افسرده و پژمرده و دل مرده مَهان است

 

برخیز و برو خانه تو دریاب حسینم

برخاسته او تشنه به صد شور و فغان است

 

یافاطمه هر لحظه به فکر حسنینی

اما خبرت هست حسن خون به دهان است

 

گویم ز حسین و ستم قوم جفاکار

در کرببلا پادشه تشنه لبان است

 

آید چو به بالین علی اکبر و گوید

ای نوگل من خیز که هنگام اذان است

 

زینب به پرستاری اطفال حزین است

کلثوم فغانش چو به عباس جوان است

 

"رونیزی" مضطر تو شدی زار و جگر خون

زینب به سوی کوفه و هم شام روان است

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....