زبان حال حضرت علی اکبر ع ***********
زبان حال حضرت علی اکبر ع
گفت شهزاده علی اکبر مه پیکر چون
ای پدر اذن بفرما که شدم بس محزون
زنده باشم من و عباس شود کشته ز کین
نبود هیچ سزاوار که باشد همچون
اصغر من ز عطش گشته چو گل افسرده
خواهرم گریه کنان است چو رود جیحون
عمه ام زینب و کلثوم بسی در افغان
مادرم بر سر و بر سینه زند چون مجنون
قاسم تازه جوان گشته چو داماد ولی
نوعروسش به فغان گشته خضابش از خون
رخصتم جان پدر تا بروم کشته شوم
بیش از این نیست مرا تاب که باشم دلخون
پاسخش داد شه تشنه لبان کِای جانا
من چگونه دهمت اذن شوی غرقه به خون
الغرض اذن گرفت آن گل باغ زهرا
آمد او سوی حرم گفت که مادر بیرون
آی و بنمای وداعم که شدم عازم جنگ
پدرم بی کس و یار است چو در این هامون
ای گل باغ حسین بر سگ کویت نظری
گشته "رونیزی" مضطر ز فراقت دلخون
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۱۹