بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

زبان حال زینب کبری علیها سلام ***********

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ق.ظ

زبان حال زینب کبری س ***********


زینب بگفتا یا حسین کِای نور چشمان ترم

یکدم نظر کن جان من بر حال زار اصغرم

 

از تشنگی افسرده شد این نوگل باغ علی

یک جرعۀ آبی رسان بهر خدا اندر حرم

 

در این زمین نینوا گشتم حقیر و بی نوا

ای پادشاه کربلا من بی کس و بی یاورم

 

باشد نصیبم در جهان هر روزه یک درد و بلا

گه داغ جد و گه پدر گه مجتبی گه مادرم

 

گه در زمین کربلا با کودکان بی پدر

گاهی به این قوم دغا یا از فراق اکبرم

 

گاهی زند شمر لعین در پیش چشمم دختران

با پای چکمه از جفا یا کعب نی بر پیکرم

 

گریم به حال کشتگان با این زنان دربدر

بر قاسم نوکدخدا یا بهر عون و جعفرم

 

لیلا چو بلبل چهچه زن از هجر روی اکبرش

گوید ربابه دمبدم ای شیرخواره اصغرم

 

گریم به عباس جوان اندر کنار علقمه

یا خیمه گه بر عابد بیمار و زار و مضطرم

 

شه در جواب خواهرش گفتا که ای دخت بتول

ای نور چشمان علی ای زینب غم پرورم

 

هستم به تو من همسفر در کوفه و شام خراب

در هر کجا دارم نظر سوی تو من ای خواهرم

 

در شام و در بزم یزید هم کوچه و بازارها

دارم خجالت آن زمان بر دخترانم بنگرم

 

"رونیزیا" شو نوحه گر بر زینب غم مبتلا

برگو که ای دخت علی بنگر به حال مضطرم


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی