بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

زبان حال حضرت کلثوم س با برادرش اباعبدالله ع


کلثوم زار بینوا با حالت مضطر

گفتا به شاهنشاه دین ای خسرو خاور

 

در کربلا من بی کس و بی یار و هم یاور

برگو چه سازد خواهرت با فرقۀ کافر

 

از یک طرف این کشتگان با ماه تابانی

از یک طرف این کودکان با آه و افغانی

 

از یک طرف سجاد بیمارم چو زندانی

هر دم زند دست الم بر سینه و بر سر

 

بنگر دمی در قتلگه ای زادۀ زهرا

اکبر فتاده بر زمین همچون گل رعنا

 

قاسم یتیم مجتبی شد خون به دست و پا

گشته جدا دست از تن عباس نام آور

 

اندر مدینه فاطمه باشد علیل و زار

در کربلا اهل و عیالت بی کس و افگار

 

در راه شام و کوفه با این فرقۀ کفار

برگو که باشد همسفر با زینب مضطر

 

در کربلا چون عصر عاشورا بپا گردید

جن و ملک گریان به شاه کربلا گردید

 

"رونیزی" محزون از این غم در نوا گردید

بر سر زنان زاری کنان با حالت مضطر


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی