زبان حال ام المصائب س *********
زبان حال ام المصائب س *********
گفت زینب کِای شه گلگون قبا
من چه سازم اندر این دشت بلا
یک طرف این کودکان بی پدر
یک طرف این کوفیان بی حیا
یک طرف زنها یکایک در فغان
یک طرف این دختران اندر نوا
یک طرف بر اصغر شیرین زبان
یک طرف بر اکبر نیکو لقا
یک طرف بهر علمدار رشید
یک طرف بر قاسم نوکدخدا
یک طرف بیمار و زنجیر گران
یک طرف این کشتگان نینوا
یک طرف لیلا برای اکبرش
یک طرف گوید سکینه وا اَبا
آب نایاب است در این سرزمین
وامصیبت بر من بی اقربا
در کجا رو آورم بعد از تو من
در اسیری رفتن و شام بلا
چون روم در کوفه با صد شور و شین
مجلس ابن زیاد آن بی حیا
شام و در بازار و در بزم یزید
در خرابه عابد غم مبتلا
رأس تو بر نی چو گردد روبرو
با من محزون زار بینوا
چاره ای نبود مرا ای نور عین
جز بمانم در غم و رنج و بلا
در جوابش گفت خواهر غم مخور
صبر کن ای زینبم در هر بلا
گر ببینی عابدینم در تب است
شو پرستار آن علیل بی نوا
گر ببینی نوجوانان جملگی
غرق در خون گشته همچون طوطیا
رأس من بر نی اگر دیدی مزن
لطمه بر صورت تو از بهر خدا
هر کجا باشی منم همراه تو
من به سر اما تو ای خواهر به پا
پس خداحافظ که من رفتم دگر
این تو و این کودکان بی نوا
شه روان شد سوی قربانگاه حق
زینب اندر خیمه باشور و نوا
دست زن بر دامن زینب بگو
حق زهرا مادرت خیرالنسا
گشته "رونیزی" پریشان و حقیر
آرزو دارد که آید کربلا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۱۴