زبان حال حضرت عباس ع ***********************
زبان حال حضرت عباس ع
شب به دور خیمه ها عباس آن میر سپاه
بود در گردش که ناگه دید از دوری سیاه
گفت برگو کیستی این نیمه شب بودی کجا
از دم شمشیر میسازم تو را ایندم تباه
این حریم کبریائی خوابگاه زینب است
رو برون از برق شمشیرم کنم روزت سیاه
ناگهان آمد به گوشش ناله ای بس دلخراش
آشنا باشد ولی دارد به دل افغان و آه
دید زینب میرسد اما به صد افغان و شین
گفت ای جان برادر ای شه با عزّ و جاه
آمدم جان برادر تا ببینم روی تو
رفته ام در فکر این اطفال زار بی گناه
در جوابش گفت آن میر غضنفر از وفا
خواهرم زینب برو آسوده اندر خیمه گاه
تا که من اندر حیاتم این علم بر پا بود
صد هزاران لشکر کوفی بود چون پرّ کاه
این دو دست خویش را سازم فدای شاه دین
غم مخور ای زینبم از این گروه دین تباه
تا بود جان در بدن هستم به درگاهت غلام
جان خواهر کن حلالم چون روم در رزمگاه
ای علمدار حسین ای نور چشمان علی
هست "رونیزی" سگ کوی تو ای میر سپاه
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۱۳