در فضیلت حضرت ابالفضل العباس ع *****************
در فضیلت حضرت ابالفضل العباس ع *****************
ای که در معرکۀ عشق یل دستانی
عالم از پرتو روی تو بود بستانی
هی به مرکب چو زنی ای مه خورشید لقا
جبرئیل از پی تو هست به سرگردانی
بود معراج تو آن روز چو معراج نبی
لیک او با دل شاد و تو لب عطشانی
تو هژیری و پلنگ افکن و شیران صولت
تو حسن خوی و حسین بوی و علی را جانی
تو به دریا چو نهنگی و به جنگل چون شیر
به هوا بازی و در باغ گل خندانی
تو ز زهرا صفت عصمت و از حق قدرت
آدم و نوح و سلیمان به درت دربانی
دست تو دست خدا گشت پس از دادن دست
دست خود را به تو فرمود عطا در آنی
تا شوی در دو جهان دادرس دشمن و دوست
این صفت هست ز تو از صفت رحمانی
ورنه از بهر چه در کرببلا قبر تو شد
قبلۀ اهل دل و حاجت هر انسانی
گر خلیل آمد و در آتش نمرود فتاد
تو به دریای کرامت چو دُر غلطانی
هیچ کس نیست که نومید شود از در تو
گر بود عالم و یا جاهل و هم نادانی
چون که نومید شدی از ستم قوم جهول
مشک شد پاره و چشمان تو خون افشانی
خاک کوی تو بود سرمۀ چشمان ملک
بلکه در روز قیامت تو مه تابانی
با همه وصف ندانم که چرا در لب آب
با لب تشنه برون گشتی از آن طوفانی
گوئیا یاد نمودی ز لب خشک حسین
این بود عادت مردان و جوانمردانی
تا تو بودی همه اطفال شه تشنه لبان
خرم و شاد که دارند گل ریحانی
لیک بعد از تو حسین بی کس و بی یاور شد
گفت ای جان برادر تو شدی قربانی
از غم روی تو ای شمع شب تار حسین
روز من گشت سیه همچو شب ظلمانی
کمرم خم شد و از مرگ تو دشمن شادم
خیز و یک لحظه نگر بر من اگر بتوانی
تا نگویند حسین گشته غریب و تنها
نه علمدار سپاه و نه سر و سامانی
بود امید من ای نور دو چشمان ترم
زینبم را به مدینه تو چو برگردانی
سگ درگاه علمدار شه تشنه لبان
هست "رونیزی" مضطر که کند افغانی
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۱۳