زبان حال سیدالشهدا ع *********
زبان حال سیدالشهدا ع *********
یادم آمد از شه دین در زمین نینوا
بر سر نعش علی اکبر جوان مه لقا
گفت با حال حزین آن خسرو لب تشنگان
کِای علی اکبر نگر بر حال بابت از وفا
خیز ای بابا علی یکبار دیگر با پدر
شو سوار و لحظه ای جانا بیا در خیمه گاه
زینب و کلثوم باشد منتظر در راه تو
ام لیلای حزین بر سر زنان اندر نوا
خواهر زارت سکینه ایستاده بهر آب
همچو بلبل چهچه زن زاری کنان آن مه لقا
لب نهاد او بر لب آن نوجوان نازنین
تا که تسکینی شود حاصل ولی گویم چِها
شه چو بلبل شاهزاده چون گلی در بر گرفت
چهچه زن بلبل برای گل بشد تا در جزا
جمع گشتند دور شهزاده زنان و دختران
هر یکی بر سر زنان اندر فغان و در نوا
ناگهان لیلا رسید و دید نعش اکبرش
من ندانم چون شد آندم حالت آن بی نوا
گفت ای رودم علی ای نور چشمان ترم
خوب دامادت نمودم در مدینه از وفا
دربدر گشتم پس از مرگ تو ای نادیده کام
کاش بودم کور مادر تا نبینم این چِها
زینب و کلثوم و لیلا از غمت زاری کنان
گشته صغری در مدینه بی کس و بی اقربا
بس کن ای "رونیزی" مضطر که شاه کربلا
در تزلزل گشت بهر اکبر گلگون قبا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
رودم=عزیزترینم-عزیز دلم
- ۹۷/۱۱/۱۰