زبان حال اباعبدالله ع *********
زبان حال اباعبدالله ع *********
گفت با زینب مضطر شه مظلومان چون
خواهرا صبر نما گریه مکن ای دلخون
کن پرستاری طفلان صغیر ای خواهر
زین مصیبت بنما صبر که از صبر فزون
گر ببینی سر من بر سر نی ای زینب
جسم یاران و عزیزان همه غلطان در خون
گر ببینی سر عباس علمدار رشید
یا علی اکبر و هم قاسم دامادم چون
گر ببینی تو علی اصغر مه پیکر من
همچنان غنچۀ پژمرده که گردیده نگون
گر ببینی تو به زنجیر جفا بیمارم
بر سر و سینه مزن خواهر زار محزون
در ره شام بود با تو سرم ای خواهر
بر سر نی سر من بهر تو میبارد خون
در خرابه چو شود منزل تو با طفلان
در جنان فاطمه از غصه شود چون مجنون
لیک ای خواهر غم پرور مضطر زینب
دخترانم همگی مضطر و زار و دلخون
کن حلالم تو اَیا زینب زارم که شدم
عازم کوی وصالم که شده وقت کنون
آستان بوسی تو فخر بود بر شاهان
هست "رونیزی" دلخسته امیدش همچون
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۱۰