زبانحال حضرت زهرا دررحلت پیامبر،امام حسن و امام رضا ع

 زبانحال حضرت زهرا دررحلت پیامبر،امام حسن و امام رضا ع

شیعیان فاطمه امشب به سر و سینه زنان

در مدینه به سر قبر عزیزش حسن است

 

گوید ای نوگل خونین جگرم زهر جفا

لب تو کز اثرش همچو گلی در چمن است

 

جان مادر به جهان روز و شب و صبح و مساء

گریه ام بهر تو ای شاه زمرّد بدن است

 

یک طرف داغ تو وُ یک طرفم داغ رضا

یک طرف داغ پدر بر دل محزون من است

 

این مصیبت به که گویم که عزیز دل من

جگرش از ره حلقوم فرو در لگن است

 

تیر بر نعش تو ای نوگل سیمین بدنم

خورده بر تختۀ تابوت و گذر از کفن است

 

وامصیبت ز عنب یا که بگیریم از آب

آب از تو عنب از شاه خراسان وطن است

 

قد زهرا به جهان همچو کمان بهر تو شد

آدم و نوح و خلیلت به سر و سینه زنان

 

مادرت فاطمه امشب به سه جا گریان است

گه پدر گاه رضا گاه برای حسن است

 

وامصیبت چو روی فاطمه در کرببلا

بر سر نعش شهیدان که همه بی کفن است

 

اهلبیت شه خوبان همگی خوار و ذلیل

پیش آن قوم ز حق بی خبر از مرد و زن است

 

عابدین گشته به زنجیر جفا زار و علیل

دختران تو همه بسته به بازو رسن است

 

هست "رونیزی" محزون سگ درگاه حسین

کز غم داغ شهیدان به سر و سینه زن است

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....