زبان حال حضرت زهرا س با حضرت زینب س
زبان حال حضرت زهرا س با حضرت زینب س
به زینب گفت زهرای دل افگار
بیا ای دختر محزون غمخوار
پس از من ای ضیاء دیدگانم
پرستاری نما بر کودکانم
برای مجتبی اندر فغانم
شود مسموم آن آرام جانم
ولی بهر حسینم بی قرارم
رود چون کربلا آن دلفگارم
شدم بیمار از آه شبانه
چو بازویم شکست از تازیانه
به پهلویم چو در زد از ره کین
شدم اندر جهان بسیار غمگین
در اینجا بهر مادر همچو بلبل
بشد زاری کنان افسرده چون گل
ولی در کربلا شاه شهیدان
به بالین علی اکبر شتابان
چو آمد دید اکبر همچو ماهی
شده در خون شناور همچو ماهی
بگفت ای اکبر گلگون عذارم
ز مرگت گشته نیلی روزگارم
بدان ای نوگل گلزار زهرا
تو رفتی دربدر گردید لیلا
بزن بر سر تو "رونیزی" دمادم
حسین از داغ اکبر شد به ماتم
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۰۳