غدیریۀ عید غدیر *********
غدیریۀ عید غدیر *********
رسید موسم گل سنبلش بود در بر
بزن تو چهچه اَیا بلبل نکو منظر
ز بوی خوش همه کون و مکان معطر هست
تمام گلشن و گلزار و گلستان یکسر
ندا رسید به احمد چو در زمین غدیر
که برقرار نما جانشین در این محضر
علی به جای خودت کن معرفی امروز
بگو که امر بود سوی خالق داور
نمود امر به آن کاروان در آن صحرا
بگفت ختم رسل با تمامی لشکر
که امر حق بنمایم در این مکان ابلاغ
بنا کنید در این سرزمین یکی منبر
به امر خاتم پیغمبران به خم غدیر
تمام خیمه بپا شد ز مهتر و کهتر
نبی گرفت به منبر قرار و گفت چنین
دهید گوش تمامی ز اصغر و اکبر
که این علی است پسر عمِّ من اَیا مردم
به روی دست من ایندم کنید نیک نظر
همین علی است که باید وصی من باشد
به امر خالق من اوست بر جهان سرور
اگر کسی بنماید مخالفت یاران
به پیش حق بشود روسیاه و بد منظر
هر آن کسی که من اولی تصرّف اویم
پس از من است علی رهنما و هم رهبر
کنید بیعت و او را ولی خود دانید
که دین ولای علی هست در صف محشر
دو چیز هست امانت اگر خیانت شد
شود سؤال در آن دادگاه خوف و خطر
یکی علی است دگر آن کتابت قرآن
که هر دو امر نموده است خالق اکبر
دعا نمود بگفتا که ای خدای جلیل
که دوستان علی را ببخش در محشر
ولیک دشمن او را به هر دو عالم کن
ذلیل و خوار و حقیر و فقیر و هم مضطر
شروع گشت چو بیعت به شاه کون و مکان
به دور او همه پروانه وار سر تا سر
ولی حسین عزیزش به دشت کرببلا
چو روبرو بشد آن شه به فرقۀ کافر
بگفت جرعۀ آبی دهید ای مردم
که کودکان پیمبر ز تشنگی مضطر
جواب شاه کسی داد یا نداد آری
بداد شمر لعینش به نیزه و خنجر
هزار مرتبه "رونیزیا" به هر روزی
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۱/۰۲