بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

میلاد مولا حضرت علی ع *************

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۵۹ ق.ظ

میلاد مولا علی ع *************


جهان شد جمله گلشن از قدوم حیدر صفدر

بسی خوشحال و خرم شاد و خندان شد گل احمر

 

نوای بلبلان در باغ و قمری دشت و کبک از کوه

طنین انداز شد اندر هوای ملک سرتاسر

 

تمام حور و غلمان و جنان در شوق و هم شادی

که این مولود میباشد ولیِّ حضرت داور

 

چو مه بیرون ز بطن کعبه شد آن یوسف ثانی

ملائک جملگی حیران خلائق جملگی مضطر

 

که یا رب این چه مخلوق است اندر خانۀ خالق

تولد گشت ارکان فلک شد جمله در اخگر

 

ندا آمد ولیِّ ما وصیِّ احمد مرسل

بود این خانه زاد ما که عالم را کند زیور

 

نباشد هیچکس چون فاطمه بنت اسد خندان

نزائیده است در گیتی چنین فرزند از مادر

 

بود نامش علی مشتق ز نام ربّیَ الاعلا

کنم از لطف خود او را به عالم مهتر و کهتر

 

بیامد مادرش آندم چو بلبل گل به منقارش

حضور مصطفی ختم رسل آن شافع محشر

 

دو لب چون غنچۀ گل باز شد اندر ثنا خوانی

که شاها من به درگاه توام دربان و هم چاکر

 

جوابش داد احمد کِای گل سیمین عذار من

توئی نور دو چشمانم توئی سید توئی سرور

 

مشیر من وزیر من تو هستی جانشین من

تو در دنیا علمدارم به عقبی ساقی کوثر

 

بزن چهچه چنان بلبل تو از آیات ربانی

که در این گلستان هستی تو جانا مظهر داور

 

تلاوت کرد از تورات و انجیل و دگر قرآن

بگفتا من بُدم آنجا که آدم بود خاکستر

 

منم استاد بر جبریل و میکائیل و اسرافیل

به عزرائیل هستم رهنما و یار و هم یاور

 

بُدم بر نوح کشتیبان به یونس سایۀ یقطین

که در ساحل رساندم هر دو زَ امر خالق اکبر

 

به موسایم عصا و شعلۀ طور و ید بیضا

گرفتم در چهِ کنعان دمی صدیق را در بر

 

بُدم با عیسیِ مریم به هنگام سخن گفتن

در آن گهوارۀ زرین که نطقش گشت چون شکّر

 

به بازوی یداللهی ز لطف ایزد یکتا

به دست من شود فاتح چو بدر و خندق و خیبر

 

هزار و ششصد و شصت و شش از آیات قرآنی

به پیش من بود روشن همه از اول و آخر

 

بسی آیات از قرآن معما گشته در وصفم

منم شاهی که تاج إَینمایم آمده بر سر

 

منم اندر تکاثر نعمت و در فیل هم قاطع

منم والفجر را زینت منم مقصود از کوثر

 

نمایم افتخار از این که باشم حاجب و دربان

به درگاه تو چون شاهی حبیب حضرت داور

 

ولی بس گریه ها دارم ز دست فرقۀ اعدا

در آن روزی که میگردد حسینم بیکس و یاور

 

علمدارش دو دست از تن جدا چون شاخۀ نرگس

ز یک سو بر دلم داغ جوانی چون علی اکبر

 

در آن وادی شود تنها عزیز گلشن زهرا

ندارد یاوری دیگر به غیر از زینب مضطر

 

تو گر "رونیزیا" گفتی ثنای شاه خوبان را

به فریادت رسد در قبر اندر برزخ و محشر


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی