بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته

تحفةالزهراء سلام الله علیها

اشعار توحیدی و اهلبیتی ع

بایگانی

در میلاد پیامبر ص ***************

يكشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۸ ق.ظ

 

در میلاد پیامبر ص ***********


گشت چون میلاد احمد کعبه شد خلد برین

احسن الله و تبارک مرحبا صد آفرین

 

ماه و خورشید از خجالت سر به زیر انداخته

بوی نیکویش هزاران طعنه زد بر یاسمین

 

جملگی اهل جهان چون گل بود خندان ولی

سر زنان باشد ز غم امروز شیطان لعین

 

مورد تقدیر باشد آمنه بنت وهب

مادر گیتی نزائیده است فرزندی چنین

 

بر سرش تاج نبوت مرکبش باشد بُراق

نام او گویم که پنهان گشته اندر یا و سین

 

دست او دست خدا رفتار او امر خدا

پای او شد رهرو کوه حرا با صَد یقین

 

هر درختی اولش شاخ است و برگ و ریشه ای

شیوۀ هر باغبان در بوستان این است و این

 

او نماید گلستانی سبز و بعد از سالها

باغ آید در ثمر بستان شود چون عنبرین

 

انبیا و اولیا کردند استقبال تو

آدم و نوح و خلیل و جملۀ کروبیین

 

نور تو در چاه کنعان گشت چون مه جلوه گر

ور نبودی تو چرا یوسف نبودی دلغمین

 

آن زمانی که زلیخایش به خلوتگاه برد

گر نبودی حال یوسف میشدی زار و حزین

 

شد به کوه طور بر موسی چو آتش شعله ور

بود لبخند تو ای شاها هزاران آفرین

 

در شهادت بهر مریم افتخارش از تو بود

ورنه اعجاز سخن از طفل کی باشد چنین

 

بودی و هستی تو اول نور از خلق خدا

لیک مبعوث تو گردیده به خلق آخرین

 

عاشقی چون تو نشد عشقش به سرحد کمال

لیلةالأسری که پیمودی ره حق الیقین

 

تا به پشت پردۀ قوسینِ اَو اَدنی رسید

کس ندیده میهمان و میزبانی اینچنین

 

میهمان احمد ولیکن میزبان باشد احد

فرق این هردو یکی میم است تا گردد قرین

 

شد ندا از جانب حق کِای حبیب ما بیا

خاک نعلین تو باشد زینت عرش برین

 

این گلستان نبوت جمله از بهر تو بود

تا بیائی و شوی دین مرا یار و معین

 

هر چه خواهی کن تمنا چون که از بهر تو من

آفریدم عرش و فرش و آسمان و هم زمین

 

عرض کرد ای خالق من حاجتم بر درگهت

عفو فرمائی گنهکاران به روز واپسین

 

در جوابش گفت در روز قیامت میدهم

بر تو تاج بخشش و تخت شفیع المذنبین

 

این قدر بخشم ز امت تا شوی راضی ز من

از گنهکاران ز تو ای رحمة للعالمین

  

یادم آمد این زمان در کربلا با صد فغان

از حسین آن پادشاه بی سپاه و بی معین

 

روز عاشورا پس از مرگم تمام یاوران

تکیه زد بر نی بگفتا کِای گروه مشرکین

 

من حسینم جد من احمد بود بابم علی

مادرم زهرای اطهر دخت خیرالمرسلین

 

بدعتی نگذاشتم ای کوفیان بی حیا

اینهمه جور و جفا بر من چرا در این زمین

 

اکبر و عباس و قاسم گشته اندر خون تپان

بی نوا در خیمه افتاده است زین العابدین

 

کی سزاوار است طفلان من از تاب عطش

کودکانم یک به یک افتاده بر روی زمین

 

بس کن ای "رونیزیا" خاموش باش و زن به سر

در قیامت شافعت گردد حسین نازنین


 
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

 

  • ... دوستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی