میلاد صاحب الامر والعصر والزمان ******* (مصادف با تولد این حقیر، فرزند شاعر)

میلاد صاحب الامر والعصر والزمان  ******* مصادف با تولد این حقیر

(تاریخ سرودن این شعر برابر است با39.7.30 هجری شمسی

مصادف با روز تولد این حقیر "فرزند شاعر" میباشد)

ز باغ ِلاله و ریحان گلِ نرگس نمایان شد

به کوه و دشت و صحرا بین بسی اختر چراغان شد

سراسر سرو و کاج و سوسن و سنبل به طنّازی

صنوبر با غرنفول چون گل احمر پریشان شد

 

تو ای بلبل بزن چهچه که امشب قمری و تیهو

 به شاخ ارغوان هر یک چنان طوطی غزلخوان شد

 

به دشت آهوان جانا نظر کن نافۀ مشکین

که از بویش معطر بارگاه و صحن و ایوان شد

 

طلوع فجر صادق جلوه گر گردید نور حق

که طاووس از بلاد هند لب چون شکرستان شد

 

ز بطن دختر رومی چنان خورشید رخشانی

که گر با یوسف ثانی برون از چاه کنعان شد

 

هزاران آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

 به درگاه جمالش سر بسر همچون غلامان شد

 

تمام عالم امکان منور گشته از نورش

به روز نیمۀ شعبان جهان یکسر گلستان شد

 

تمام حور و غلمان و جنان محو جمال او

برون از غرفه ها از شوق گویا مات و حیران شد

 

دو گیسویش چو والیل و جبینش والضحی آمد

تبارک تاج کرمنا که قرآنش ثنا خوان شد

 

مباش ای دل غمین دیگر که آمد موسم شادی

 که دی رفت و بهار آمد نزول فیض یزدان شد

 

وصی  و جانشین عسکری فرزند پیغمبر

چو بلبل چهچه زن آمد خزان رفت و گلستان شد

 

به درگاهت منم شاها سگی درمانده و مضطر

نظر از لطف کن بر من که کارم جمله عصیان شد

 

ولی ای خسرو خوبان بگویم کربلا زینب

ز هجر شش برادر همچو کشتی غرق طوفان شد

 

بگفتا با حسینش کِای گل گلزار پیغمبر

تمام کودکان از تشنگی محزون و نالان شد

 

جوابش گفت شاه دین که ای خواهر در این صحرا

 ندارم یاوری دیگر همه رفتند قربان شد

 

علی اکبر و عباسُ وَ قاسم شد شهید از کین

علی اصغرم مضطر ز ضرب تیر پیکان شد

 

خلایق جملگی حیران بود در آرزوی تو

چو بلبل از فراق گل ز دیده اشکباران شد

 

حیا و عصمت و عفت تمامی رخت بر بسته

به جایش بی حجابی بر زنان، معروف دوران شد

 

خمیده قامت دین چون کمان گردیده ای مولا

بیا با تیغ کج کن راست چون هنگام احسان شد

 

بزن بر سر تو "رونیزی" که اندر روز عاشورا

سکینه بر سر نعش پدر در آه و افغان شد

 التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم  صلوات

اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم

ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....

(تاریخ سرودن این شعر برابر است با39.7.30 هجری شمسی

مصادف با روز تولد این حقیر "فرزند شاعر" میباشد)