میلاد امام عصر عج *****
میلاد امام عصر عج *****
مژده ای بلبل که آمد گل به طرف بوستان
محو و حیران جمالش گشته یکسر گلستان
سوسن و نسرین و سنبل با بنفشه جلوه گر
نسترین و نرگس و شمشاد و کاج و ارغوان
قمری و دراج و تیهو در گلستان ارم
جملگی با طوطی و طاووس هر یک نغمه خوان
ساکنان عالم لاهوت در ناز و طرب
گشته بر ناسوتیان از لطف حق عنبرفشان
حور و غلمان و جنان در شوق باشد جملگی
گشته در مواج کوثر رحمت حق شد عیان
ساقیا می ده که شد لبریز جام هجر من
تا شوم مست و بگویم مدح شاه انس و جان
قائم آل محمد حجت ثانی عشر
مظهر خلاق عالم وارث پیغمبران
غم مخور ایدل که این دم نیمۀ شعبان رسید
گشت ظاهر شمس دیگر زَ امر حق در این جهان
گویمش مه لیک مه باشد خجل از روی او
روشن از نور جمالش عرش و فرش و آسمان
آمد آن شاهی که باشد دافع ظلم و ستم
حجت حق دادرس آمد برای شیعیان
آمد آن ماهی که سازد تیرگیها ناپدید
این جهان شد از قدومش چون بهشت جاودان
نرجس نرگس نما شد مورد تقدیر حق
مادر گیتی نزائیده است فرزندی چنان
کرده خلاق مجید تعریف روی انورش
لیک در قرآن چو مه در ابر میباشد نهان
وه چو مولودی که باشد سرّ ذات کبریا
تاج کرمنا به سر از هل اتی دارد نشان
آیت نصرٌ من الله از جبینش جلوه گر
رایت انا فتحنا بر سر او سایبان
تابش والشمس باشد از رخ او جلوه گر
ظلمت والیل اندر سنبل مویش نهان
افضل و اکمل ز خَلق و خُلق باشد چون پدر
مایکون و کائن و ماکان به پیش او عیان
در شمایل همچو احمد در شجاعت چون علی
خُلق و خویَش از دو سبط است آن شه کون و مکان
آدم و نوح و خلیل و پیر کنعانی همه
یوسف و موسی و عیسی جملگی چون بندگان
یونس و ادریس و لوط و صد سلیمان و شعیب
شیث و خضر و سام و الیاس اند او را چون شبان
صدهزاران حاتم طائی و قارونش گدا
بر سر کویش تمامی همچو عبد زنگیان
هست جبرائیل و عزرائیل و میکالش غلام
صد چو اسرافیل و دردائیل او را جانفشان
گشت میلادش به پشت پرده چون جدش علی
تا که گردد آشکارا پیش او راز نهان
در طلوع فجر صادق شد طلوع روی او
چون مهی شد جلوه گر در عالم کون و مکان
بر زمین بنهاد رخ گفت ای کریم ذوالجلال
نصرتم کن تا کنم دین تو را چون گلستان
گفت شاهنشاه دین باب گرامش عسکری
حجت حق را بیاور خواهرم با امتنان
چون بیاوردش حضور باب فرزند عزیز
همچو گل بوئید و بوسیدش لبان و ابروان
ای ولی عصر ادرکنی که وقت آن رسید
تا بیائی و نمائی دین حق را جاودان
ای ولی مطلق حق حقِ جدت کن شتاب
خون شد از هجران تو شاها دل پیر و جوان
گشته قرآن بی کس و ما بی پناه و دین غریب
ملت قرآن تمامی گشته بی نام و نشان
راست کن با ذوالفقار آتشینت پشت دین
چون علی شمشیر بر کش در میان نهروان
مارقین و قاسطین و ناکثین را کن فنا
تا که دین حق شود دلخواه قرآن در جهان
نکته ای آمد به یادم در زمین کربلا
گر بگویم میزند آتش به جان شیعیان
چون شه گلگون کفن آمد به سوی زینبش
گفت خواهر رو بیاور اصغر شیرین زبان
هست رونیزی به درگاه تو شاها چون سگی
انتظارش از تو باشد وقت مرگ و امتحان
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۱۹