شهادت امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
شهادت امام حسن ع کریم اهلبیت علیهم السلام
گشته بلبل چهچه زن در بوستان
هر زمان گوید که هان ای دوستان
من که حیرانم به هر دشت و دمن
از فراق روی مولایم حسن
آن که شد مسموم از زهر جفا
آن که شد زینب ز مرگش در نوا
وامصیبت زانکه زینب دید چون
در برابر گشته طشتی پر ز خون
گفت برگو چیست ای نور بصر
گفت ای خواهر بود خون جگر
زد به سر زینب به صد افغان و شین
آمد و آمد به بالین حسین
گفت ای نور دو چشمان ترم
خیز شد خاک مصیبت بر سرم
مجتبی از زهر کین نالان شده
از جفا همچون دُر غلطان شده
چون که آمد خسرو گلگون قبا
با فغان و آه سوی مجتبی
گفت بر گو ای برادر جان من
از چه رو گردیده پر خون این لگن
گفت باشد خون دل ای نور عین
می روم سوی پدر با شور و شین
سر به زانوی حسین بنهاد چون
ناگهان رنگ حسن شد سبز گون
گفت جانا کن حلالم این زمان
سوی جد و مادرم گشتم روان
کن پرستاری یتیمان مرا
قاسمم همره ببر در کربلا
تا بجای من شود قربان تو
کربلا گردد چو جولانگاه تو
آل هاشم جمله دور بسترش
اکبر و عباس و عون و جعفرش
لیک اندر کربلا سلطان دین
کس نبودش تا شود یار و معین
جز که شمر بی حیا با خنجرش
از قفا ببرید رأس اطهرش
گریه کن "رونیزیا" بر مجتبی
هم به زینب هم به شاه کربلا
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه یعنی = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....
- ۹۷/۱۰/۱۹